برای کاری امروز به جلوی دانشگاه تهران رفته بودم جایی که مملو از کتاب فروشیهای رنگارنگ است و پر از کتاب بگذریم تابرسیم به اصل داستان که از چند وقت قبل که اطلاع یافته بودم کتاب خاطرات محمدی نیک یا همان ری شهری کسی که توانسته بود به قول خودش نه روسها کودتای سال 61 قطب زاده را کشف کند برایم جالب تر بود که ایشون از ابتدا توی این سیستم بوده و کسی که وزیراطلاعات باشه نمیتواند خیلی ساده محو بشود اما ایشون شد و این همه چیزهایی بود که من را به سمت خرید کتاب خاطرات ایشون سوق میداد البته ناگفته نماند این کتاب توسط سازمان اسناد ملی نشر شده ولی در اون مکان حتی کتاب فروشی موسسات کیهان اطلاعات استان قدس و امیرکبیر که همه اونها برای خودم رژیم است این کتاب یافت نمیشد شایان ذکر است بیشترین کتابی که من توی قفسه خاطرات یافتم خاطرات بیل کلینتون بود انگار لهجه ایشون بیشتر باب طبع ایرانیان است و بس
راستی یه کمی از اقتصاد بگیم چون اوضاع کار ما هم خیلی خراب شده چون اقایان دارند با هر چند توانای که دارند به اون کمک میکنند که اخرین حرکات را به سمت سقوط اقتصاد ازاد بردارد و فقط اقتصاددولتی اونهم با زور دلارهایی نفتی که نه دیگه یورویهای ارزِ داره حرکت میکند و با سوبسیتهای اقتصادی داره پیش میرود تا به دیگران ثابت کند ایران اخوندی هنوز زنده است راستی به جز دولیتان و کسانی که به این رژیموابسطه هستند کدام قشر دارد حرکت اقتصادی پویا میکند؟
اخه یادمان نرفته بود که قرار شد بانکها سودشان را کم کنند تا پولهای مسکوت به حرکت درایید رقمهای سود به تک رقمی با اون همه اب و تاب اورده شد تا به همه ثابت کنند که اگر معلم بزرگ اینها مطهری نیز در اقتصاد یه بار شکست خورد اینها شکست بردار نیستند چون دوباره الان سود بانکها به همان مبالغ قبل رسیده بنزینی که قرار بود وارد نشود یا پالایشگاه ساخته شود یا از مصرف اونبه عناوینی حتی جیربنید محدود بشود نیز دوباره وارد میشود چون بنا به گفته اقتصادان نفتی پالایش نفت در کشور با این قیمت اصلا به صرفه نیست باید نفت را به همین شکل صادر بکینم و پس باید دوباره بنزین وارد شود و از این داستانها تکراری نیز بگذریم میرسیم به داستان حماسی رییس جمهور با مبارزه پی در پی ایشون با مفاسدین اقتصادی که فقط هموراه سایه ها را دستگیر میکنند و فقط ارقام نجومی دارند میخونند میدونید اد م را یاد داستان ارم استارانگ امریکایی میاندازه که با سفینه رفته بود ماه و باقی کشورهایی که نمیتوانستند باور کنند امریکا این کار را کرده میگفتند اونها دارند فلیم بازی میکند و اصلا اوت یه جایی توی صحرای اریزونا است که میگوییند ماه و از این حرفها و ارقان و دلایل نیز اصلا واهی است و اینجاهم همینطور ارم استارنگهای من افرادی هستند که فقط روح دارند نه اسم و شکل و قیافه مقدار پول کشف شده و اختلاص شده نیز مثل امار و ارقامی بود که امریکاییها از فضا مثلا دریافت میکردند اما اونها بعد از مدتی فهمیدند که نه خودشون کردند ما باز هم نمیتوانیم باور کنیم که بابا اونها دارند ما را فلیم میکنند این اخوندها اخر رل بازی کردند و بس ما سرکار گذاشته اند چون دوباره ادامه داستانشون مونه و باید فردایی نیز بایید که یه جنبه دیگر و یه صرت دیگر به این بازی سرکار گذاری ادامه بیابد
عصاری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر