۱۳۸۴ آبان ۹, دوشنبه

ایران با مجلسش

با سلام به همه ایران
امروزم هم میخواهم با ایران بگیوییم با درد ایران بسوزیم تا شاید دلهایمان با اون ارام شود وقتی ببینم اون چقدر داره بهش ظلم میشود
خوب دروز یکی از روزنامه های صبح نوشته بود که مجلس برای هر روز کاریش چیزی حدود 375 میلیون تومان هزینه داره خوبه بازم این تعداد نمایینده را داریم اگر بیشتر بودند چی نمیدونستم برای خرید علف وکاه و یونچه یه مش بلانسبت گاو و الاغ باید انقدر پول داد اخه اونها چه کاری کردن که دل مردم را به کارهایشون خوش کنند بیشتر از اون که دم همدیگر را میبیند تا به فلانی رای بدهیم دهن فلانی را سرویس کینم و به فلانی بفهمانیم که خودتی نامرد و از این حرفها خوبه توی هر دوره کلی کمسیون و کلی هزینه ازین چرت کاریهایشون که اخرش هم نمیدونم چرا عمر مجلس تمام دارذه میشوند و باید به فکر انتخابات باشند
میدونید برای چهار سال که نماییدگان انتخاب میشوند میدونید چکار میکنند
سال اول هنوز گرمند و داره با دوست اشنایانشون این حساب کتاباشون را تسویه میکنند و دنبال کارهای فک و فامیلاشون میافتند
سال دوم تازه یادشون میاید نماییند باید کاری کنند خوب تازه میفهمند که نه بابا یه کسی هیتند برای خودشون خود تازه میایید موقعیت و ساختار خودشون را توی مجامع و همچنین در کشور بررسی میکنند سال بعدش به دادشون میافتد که نه باید همدیگر را تازه خراب کنند تا جای اون را بگیرند و سال اخر هم باید شروع کنند به حرف زدن و سر مردم و را گول مالیدن برای دوره بعدی که انتخاب شوند اجماع کنند تا تجمع وار انتخاب شوند خوب اینم دوره بعدی نبود اتوبوس داره میره وا؟1
راستی این بوجه حدود سیصد از نفر رجال میود اون قدر برای یه روز یعنی به صورت تقریب هر نفر روزی یک میلیون تومان و حالا اگر دیگر قوا هم بیایید این همه پل صرف کنند تا کار کنند البته نه بیشتر از قبل میدونید این ایران بیچاره چقدر باید ثروت مند باشه که شکم این همه گرسنه را باید سیر کند اونم از نوع اخوند که نه سیر میشوند ونه میمیرند
دیگه از شوراها و دیگر اجماعات را فراموش کنیم که یادمان میاورند تازه بعضی ها در چند شغل دایه میراث خواری دارند خوبه ایران اباد جیب اخوداها پر بار تر
راستی شنیدید که تورم امسال قبل از حرفهای افتضائ ریسس جمهور بوده 18.5 درصد که بعدش هم یه عددی به اون اضافه خواهد شد که چون بیشتر از 70 درصد از لوازم خانگی ایران از اون کشورهایی میاییند که ایران با اونها مخصوصا کره جنوبی داره نمیدونم مثلا اونها را تحریم میکند و این دلیلی میشود برای نایاب شدن و بعد گران شدن اون لوازم پس رشد خواهد کرد ایت تورم بیچاره از 15.5 درصد پارسا هم شاید کمی بیشتز ار نیمش به امسال تا اخر سال برسد البته این را فراموش نکنیم که نفت خام ایران سبکش هم بر پاییه 56 دلار دارند میخرند خوبه سفرهایمان خیس تر البته نه نفتی تر
شب خوش عصاری

۱۳۸۴ آبان ۶, جمعه

امریکا و مشت محکم؟

خوب این اقای ملا زده نمیگذارد ما کم حرف بزنیم اون محدوده جنون را برای خودش دریده تا بتوانیم برای اون محدودیه قرار دهیم میدونید بعد از اظهارات که نمیشود گفت فقط میشود به حرفی مثل هزیان اقای احمدی نژاد اشاره کنیم که دنیا را بر علیه ما شورانده میدونید حتی دیبر کل سازمان ملل هم ایران را به خاطر این صحبت ها مورد نگوهش قرار داده که دیگر جای انگلیس و مجارستان و المان و فرانسه و وو های دیگر و حتی هم پیمان ما در خوردن پول ایران دوست عزیز اتمی جناب روسیه هم سفیر و کاردار ایران را به وزرات خارجهیشان خواستند تا اعتراض به این صحبتهای بی منطق اقای ریسس جمهور اعلام کنند اما میدونید امریکا حرفی زد که هر بار بهشتها و خمینی ها خواستند این مشت را بر دهان امریکا بزننند نه اینکه نتوانستهاند فقط طوری گوش خود را با اهنگ این نوا سرخ دیدن اند که حتی از باز تاب این حرکت فکر میکنم چند دوری نیز دور خود خواهند چرخید
امریکا گفت باید به ایران یاد بدهیم بلی یاد بدهیم که چگونه حرف بزند و بتواند درک کند در دروه و در چه دنیایی زندگی میکند به عنوان یک همسایه
خوب رو سفید باشید اقایان خامنهای و اقا احمدی نژاد بمانند صبحتان خواهد امد اونجایی که خیالات را بر باد بدهید فردایی است تا به شما نشان دهد فصل از یاد رفتن امروز نیست
عصاری

بسیج؟ یا

خوب همه دیدند که خمینی گفته بود اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود خوب ایشان چون همه میدانستند زیاد حرف چرت میزند به روی خودشان نیاوردند تا اینکه دروه دنیا به روزی امد که خمینی مرد مرد تا مردم دنیا بفهمند خوردن جام زهر یک باره ادم را نمیکشد بلکه اون مثل باد هواست که بعضی ها میخورند و باقی میمرند بگذریم دورگردن چرخ خورد تا جانورانی را به خود دید که میگوییند بسیجی کسانی که تا به حال به این جانور بر نخورده اند میبایست خیلی مراقب خود باشند اونها یک انسان هستند اما با پسوند بی یعنی بی مبالات یعنی بی خیال یعنب بی حرمت یعنی بی پبات و هزاران بی دیگر که در منش یک انسان هستند
کسانی که میخواهند صوفی گران باشند در لباس صوفی اما در بیابانی که به ان تمدن جا میگوییند اونها بی اندکه بدانند میخواهند تسخیر کنند اما نمیدانند تسخیر کننده چه چیزی هستند یادتون توی زمان چنگ این صدام بد بخت گیر چه کسانی افتاده بود اونها حتی از کشتاپوی المانهای نازی نیز خطر ناک تر بودند اگر انها میتوانستند به اطلاعات و ابزار اونها دست بیابند میدانید چه میشد میگوییند که خدا خر را میشناخت و به اون شاخ نداد درست عین بسیجی است
میدونید مثلا زمان چنگ به اونها تاکتیک میاموختند و به انها اعلام میکردند که بلب فلان تپه جایی است که میبایست گرفته شود اما اونها مثل لودر میرفتند شانس اورده بودند که اقتضای طبیعی ادمیت اونها را به سمت خواب میکشاند یا اینکه انرژی اونها تمام میشد وگرنه اون تبه مورد بحث که چه عرض کنم چهار گلیومتر جلو تر از اونها را هم بی مطالعه میگرفتند
خوب حالا اون بیسجی صفت میشود رییس جمهور کسی که نمیتواند اعتدال داشته باشد نمیتواند شعور داشته باشد نمیتواند بفهمد تا بسنجد خوب میدانید میشود اونکه بعد از ریاست جمهوری هر جا نشست تا حرفی بزند یه مشکل درست کرده اندازه یه دوچین بیشتر از اون علف هیا ریش رهبرش فزرانه خانموم منظورم
اونقدر دیگه در خود بالیده شده اند که دیگر ماورای خود و پس خود را هم نمیتوانند بسنجند تا ببیند
عصاری

۱۳۸۴ مهر ۳۰, شنبه

شه بی کلاه

شاهنامه را از نوخواندیم و و از هر ورقش برایمان یه یادی از شاهنشاهی بود و یه یاقی یک سودا گر ویک باقی گذشت تا دیوان هم ز زابلستان امدند هم از هندوستان تا خراب کنند این ایرانشهر جاویدان را تا دوباره دست اهریمنی به اون الوده شود تا رستم نتواند ارامشی که بر این دیوان مهیا کرده بود به کیخسرو دیگری بر دیگری که من تو باشیم
تا اینجا امدیم تا وصف شاهی را به خود یاد اوری کنیم تا بشناسیم شاهی و اریامهری را و اما دوباره اون ادنای پیر نگذاشت تا این تصویر بر خراباتمان مجیر این خرقه پوشش شود
ایا از او پرسیدی ای آدنایی او کیست ایا او محقق است بر ما یا غالب است بر ما؟
ادنای رفت تا خرامان خرامان حرمان کندم دزد را بگیرد تا خدایی را بر سیب دزد نبازد اما من وتو باز اینجاییم و با اون افسانه های بلند و بی تعارف تاریخ دوباره تکرار خواب نیمروزی از برای مرد یک روزی تا شاید هرگز نبیند ان استعاره پیروزی را به اندازه دو روز دیگر
ایا از خود پرسیدی اون شاه چه داشت نه چرا اون شاه این امپراطور در جانب کشور عجوج و مجوج خیلی دور است یا دوست دارید در کشور جزیرهشده دنبال ملکه بگردید تا نبیند پادشاه دول دیگر را مستبد کیست ؟
دیکتاتور کیست ؟
بیداریم و میخواهیم نگذاریم اینبار سیب را گاز نزده اخراجمان کنند از بهشت نه از سرزمین خودمان اما با تمامیت ایرانش با اون جلا و جبروتش نه در وهم خیال در بزم نیام و شور و هیاهوی دیدهگان
خوب این بار بیایید و بپرسید شاه کیست؟
کسی که مستبد است دیکتاتور است کسی که فقط میگویید من و نه غیر من اری شاه این است اما شاهی در هزار سال پیش نه شاه در امروز اما یک اشتباه اون شاه ما که میگویید فقط من الان نه تاجی بر سر دارد و نه تختی اما اون کسی نیست جز رهبرمان عبا بر دوش دارد و نفش امامه بر سرش بی یاد از تاجش نیست با اون ریشهای مفسده از دل
برای حکومت چه نیاز دارید
یک قانون
خوب قانون نویسان که قبلا انتخاب شده بودند و بر سیری که تایید و تایین شده بودند گام برداشتند و بعد برای ندانسته های قانون نیز دوباره از غربال شورای نگهبان حلاجی شده اند
بعد چی؟
قاضی؟
اما چه بد قاضی القضات نیز از نفیسه ایشان علم شده بر تخت همان کیانپارس البته به لهجه عرب بر کیان ما
برای اجرایات نیز دوباره مترسکی از جنس سگ هم دزد و هم خواب الود شب گرد و طرار همانند صاحب خود
سیر در هپروت انقدر جاوید شده که با بیعتی با نایب بر حق صاحب حکومت اسلام نیز توفقی بر انها ندارد فقط شاید ان چاه در دل کویر شنونده حرفها و شناسننده قول های راستگویان باشد
ایا پرسیده ای اگر صاحب برحقتان بیاید ایا به او انگ مفسد نمیزنید؟
نمیخواهم بر این اصرار ورزم اما ایا مزار شریف در افغانستان را میدانید از چه جانب با این نام میخوانند؟

حالا بپرسید شاه کیست؟


دیگر نمیخواهم برای این حرفهایم اسم خالی خود را بنویسم باید بنویسم سر زیادی عصاری

۱۳۸۴ مهر ۲۸, پنجشنبه

رنگ نو

نی به اتش گفته این اشوب چیست؟


گفت اتش بی سبب افروخته اند؟

خوب انگار در بد جریانی این این شازده کوچکلوی قصه ما افتاده جایی که در مسیر است که خودش هم نمیتواند سر از اون سامان در بیاورد و نه قد و قبای اون به اندازه است که بتواند حتی عمق اون را درک کند؟بعد از مدتی کمتر از سه ماه فقط عرق شده بی انکه بداند عرقه قدرتی که نه برای اوست و نه در حیطه اوست از شورای شهر گرفته تا دیگر دوستانش و حتی دست اندرکاران ریش به صورت نیز به تمنای خود خوانده اما نه خیر این گودال نه با ریش بافته شده حبه المسلیمن نیز راهی برای در امدنش نیست
دیگر حتی اون رهبره فرزانه هم ندای از سر وفاق ملی برای تحکیم اون قدرت پوشالی برای ایشان نمیکند چون با امدن ایشان حتی از چیزهایی که به بحران نیاز داشت باید امده و صد البته به خرابات امده؟
قیمتها و سوختها و نفت و سپبیست و کندگاری شهرداری ها و پولهای بی زبان و امثال این حکمت
میدونید وقتی چند وقت یک بار دوباره حرفهای مفاسد اقتصادی به میان میاید نا خدا گانه یاد اون بزرگی میافتم که میگفت برای برای حکومت کردن به مردم جهان سوم بیایید به اونها حرفهای دزدیهایی بزنید که اندازه دزدیدن حداقل از وضع خاندان اونها بیشتر باشد چون دیواره شعور اونها در همین حد است و بس
خوب دیگه انقدر بی ریا حرف میلیارد تومان برایمان به میان امده که نه ترسی داریم برای گفتنش و نه وحشتی از شمارش صفرهایش
خوبه یه مدت مردم با اتم گرم میشود شون و یه مدت با بمب یه مدت هم با این دله دزدهایی که به جان این سرزمین ما افتاده اند
میدونید این انقلاب به ضم من برا ی همه قشری خوب شد به جز دزدان محترم که صد البته شرفشون به این حکامان که بر مستند این سرزمین اریکه قدرتشون را مستحکم تر از پول بی زبان سرمایه های ما میکنند شده
اونها چنان شریکی به دست اورده اندکه دیگر جرعت نتق کشیدن هم نمیکنند
خوبه دیگه مثلا چراغانی مشود برای ایاد مذهبی خوب پولش را باید مردم بدهند کور بابای این ایاد و این برقها که نه شکم سیر میکند و نه عقل را متحول میکند اونقدر این مردم بیچاره مفلوک شدند که برای خوردن شربتی وسط اتوبان توقف میکنند خوبه تازه با فرهنگشون اینطوریه
یا برویم از مسئول تلفن همراه بگوییم که میگفت خوب اگر شما رفتنید در خونه کسی زنگ زدید و نیامد و یا نبود مهخم اون است که شما رفتید و هزینه اون را انجام داده اید و این مستاق برای تلفن همراه نیز این چنین است چون شما شبکه را مشغول نگه داشتید برای این کار باید هزینه را پرداخت کنید حالا از دیگر مسایل اون بگذریم
ولی به حال ما و این خواب عمیقمان کی از خواب به این هپروتی میخواهیم در بیاییم خدا خودش میدانند و بس

هنگام سپیده دم خروس صحری دانی که چرا کند همی کندنوحه گری؟
یعنی که نموده اند در ایینه صبح کز عمر شبی گذشت و تو همی بیخبری




عصاری

۱۳۸۴ مهر ۲۶, سه‌شنبه

بمب اما مثل اخوندها؟

ورداتی
مذهب وارداتی اعتقاد وارادتی رهبر وراداتی و شاید هم امام زمان وارداتی خوب بمب وارداتی نیز کم از تروریست وارداتی ندارد یه خیال وارداتی نز شعر وفاق ملی است با باقی هزیان جاری
نمیدونم ساختن فلومینات جیوه که سرعت سوختن که نه انفجاری برابر با البته حدودی 4400 متر بر ثانیه دارد با کنی جیوه و اتانول و اسید نیتریک 65 درصد به راحتی اب خوردن ساخته میشود را چرا میروند نمیسازند و بعد میروند تی ان تی و یا سی 4 که خیلی سخت تر و گران تر تهیه میشود را میروند واردت میکنند؟
کم عقل کیه اخوندها و یا این ملت؟
البته جریانی که در استان خوزستان به وجود امده در حال گذر از بد مواضعی است چون در زمان انتخابات ریاست جمهوری وعده بخشودگی به معترضین داده شده در صورتی که وزارت اطلاعت در حال ارسال و بررسی پرونده های بود که برای اون تاریخ ارزشمند تر از مسکوت مانندن و فقط شعار بخشش بود؟
حالا وقتی شروع به بستن و زندانی کردن شده خوب اگر گروهایی که تا خرخره اسیر در این ظلنت هستند و میخواهند فریاد بکشند راهی بدی نیست اما فعلش که با اسیب دیدم مردم که باشد بی رنگ و بی روح میشود و میشود جوابی مثل خود نظام که از ادمیت بدور است
عصاری

۱۳۸۴ مهر ۲۲, جمعه

قانونگذاری اما در هپروت

سرزمین من به اندازه یه عالم در خود جریان و نیروهای نامربوط و عصیان گر دارد تا بتواند در هر حیطه و در هر مسیر جلوه دهد
نمیدونید افاضات جناب ریس مجلس را در مجلسی که باید قانون گذاری را در بطن خود داشته باشد و تابعیت از قانون یکی از ارگان تشکیل دهنده اون است از مرامش متبلور گردد/.
تا جناب حداد عادل بفرماییند : با توجه به تذکرات فراوان که نامایندگان محترم در مورد عدم استفاده از تلفن همراه در صحن مجلس شده و عدم توجه به او بران شدیم که سیستمی در مجلس استفاده کنیم تا تلفن همراه انها خاموش شود در محض ورد به داخل صحن و همینکه تصویر استفاده کنند از تلفن نیز در منیتور برای دیدن تمام اعضا مجلس با هماهنگی اتاق فرمان پخش شود
خوب این یعنی لیان شامبو جایی که قورباغه در اونجا ابو عطا میخواند برای خودش جایی که احترام به قانون در اونجا حد اقل مقدس باید باشد چون محل قانون گذاری است و در ضمن سواد ریس مجلس که بابا دستگاهی قرار بگذارند تا فقط تلفن را با اختلال همچین پوششی که در محیط قرار میدهد فقط از ارتباط با انتن محروم میکنند نه خاموش .
در تازه ترین افتضاهی که در این قوه به وجود امده قرار دادن یه گروه برای تفحص از گروههای و کمسیونهایی که مجلس تعیین میکنند برای بارزسی یعنی اونها هم از وظایف خود تخطی میکنند حتی در مکان نظارت و بارزسی از ارگانها و سازمانهایی که به اونها محول میشود

موضوع بعدی خفت است یا خلقت است یا نو اندیشی است یا تکوین از نوع اسلامی اخوندی بسته رهبری که قرار شده کمی خفت در بیان را با کثرت در خیال بپوشانند مثلا از افریقای جنوبی اروانیم بیاورند نمیدو.نم گاز فلوریدبه اون بزندن تا کیک زرد بشود و و بعد هم دوباره بفرستند افریقا جنوبی که از صنعتی که در اصفهان تاسیس کردند هم استفاده کنند و هم اینکه حرف خودشون را به کرسی بنشانند بابا هر وقت خری بفهمد که دارد اشتباه میکند و از حماقت خود برگردد میشود متحول چیزی که لااقل شعوری که ندارد را نشان میدهد اما اونها چی ؟
نه میدانند چکار میکنند و نه میخواهند بدانند فقط میگوییند مثل اون الاغی که از بوی تعفن خود مثل رهبر معظمشون مست در حال عربده زدن است و بس
عصاری

۱۳۸۴ مهر ۱۵, جمعه

تفکر اما بدون شرح

تفکر در اندیشدن زاید میشودو نو اندیشی در دوباره دیدن ، بد را بد دیدن و خوب را خوب دیدن معنایی است که شاید اثر تکرار اون را به دگرگیسی تشبیح کند. تا هدفی را در مقصودش کم کند تا شیوه ان روز را تا ابدیت در اختیار خیارات و وهم بکنجاند پس باید هموراه دوباره دید تا دیدی بی نشان از ، نا حقیقت داشت
نو اندیشی نه مثال بعد از حل است و نه خراب کننده قبل بلکه تکمیل کننده یه جهانبنی مطلق در صرف شعور حال است .خواه برای من نوعی حال در کثرت باشد یا در تعامغ خیال
ره تکوین شدن در روزگار ندیده را، دیدن است و سعی در نادیدن دیوارهایی است که موج زده در احوالات اون مثل شناکردن در افقهای دوردست مرداب تن است اونجایی که نه عمق دارد و نه تلاطم اما من و خود و یه موجود نا شنا حتی برای خود دارد
اون میبیند بد را تعبیر میکند خوب و بر عکس همانند یه ایینه که دورغ اون دیگر دیدنی نمیشود وقتی همیشه چپ را راست و راست را چپ نشان ما میدهد با اون قیافه برازنده و پر از نور؟!
دین چه چیزی است که انسانی را میخواهد به سرمنزلی برساند که حمل شونده اون نمیداند اون حتی چی است ایا درب متعالی شدن یعنی گذر از ندانسته های که باید ندانسته بماند چون در خیالات ،درک ما جانمیشود؟
یا نه باید از ابتدا روشن کند هر چه سوال در میان میاورد ؟
همواره این سوال به ذهن میرسد بعد از هزاران سالا از میلیونها سال از تکوین این انسان ایا هیچ روزی که دین بر انسان حکومت کرده است نیست که خوبی را مطلق نشان دهد اگر اون کامل است پس چرا هرازگاهی میاید و حتی نمیتواند برای قرنی وجود خود را مستبدانه به رخ بکشد ایا این عیب از دین است حتی در نگرشی که روز اول ادم و حوا در خود داشتند او را رهنمایی بود که فرزندان خود را نتوانست به اون دلمشغول کند ایا چرا عیب از چیست از طبیعت است که ما همواره از اون به عنوان استاد بزرگ یاد میکنیم یا نه از بدعت انسانهاست که همواره سوی بد شدن را در خیالات میپرورانند
برای هر موجود مادی یه هدف مادی است و برای هر حس غیر مادی یه هدف غیر مادی ما شعورمان از بعد مادی حرکت میکند و به بعد معنویت میرسد پس ما را به بعد بعد از خود مرساند اونجا خوب بودن در تن فقط یه انرژی خوب است که انسان را مسرور از خود میکند به خود افتخار میکند تا بداند از بعد حیوان زدگی نیز میتواند پرواز کرد از اون بالا میتواند بر عرصه مادیات جولان داد چون اون اونقدر کوچک است که قابل لمس با دودست است اما میدانید توی کتبی که مقدس میخوانندشان هموراه از سرزمین نام برده میشود که مادیت از اون میبارد یعنی باید با تن مادی درون شد در اونجا زمان ندارد اون چیزی است که برای ابد است چون روزها و شبهایش نام از زمان به ارث نمیبرند فقط تاریک و روشن بودنش برای شنونده اون قابل درک است چون مرگ فقط یک بار است و بس؟
اما بعدش چی؟
کاش خنجری داشتنک از جنس سیاه نور اونجوری که با نیشتری از هر زمان ازاد میشدم تا توان پرواز حتی به جهنم خیالات هزار ساله را داشته باشم اما چه سود خنجر من وقتی از نیام برامد جرعت را در بدو ورود کشت قاتل؟ خنجر من
عصاری

۱۳۸۴ مهر ۱۴, پنجشنبه

بچه ای به نام ریس مجلس

خوب نوبت امشب است که درش را باز کنیم و تا اخرش سر بکشیم بالا مثل اون جامی که هر روز میکشیمش بالا تا شاید هوای گرفتاریهای روزمان فراموش شود اما اما دورباره خیال خام که اون شرابی که هر روز میخوریم با اون رنگ قرمز چیزی نیست از خون خودمان در محدوده زمان بدون الکل البته صد در صد مست کننده چون اونقدر مست و خراب اون میشویم که حتی روز مان را هم خراب میکند تا فقط شبمون اوقدر ما را در سحر خود میبرد که نه تنها یه روز بلکه عمرمان را هموراه در بست خود دارد
اما موضوع امشب میخواهم یکیمی خودمانی در مورد جناب دکتر حداد عادل که بیشتر به بچه ننه تشبیح دارد تا که بشود ریسس مجلس
میدونید یکی از بی لیاقت ترین ریس های مجلس این رژیم است که تا امروز به خود دیده باشد حتی اون ناطق نوری از این خیلی سر تر بوده دیگه کروبی جای خود دارد و اکبر شاه هم که که پیش ایشان ای والله دارد و بس میدونید اگر بندزنش توی یه مهد کودک من فکر نمیکنم بتواند فقط یک ساعت اونجا را کنترل خود در بی اورد چه برسد به مجلس با اون قیافه همواره معصوم و دوست داشتنیشون؟؟!!
اخرین چرت و پرتی که از ایشان تراوش شده اینکه نمایینده گان نباید عجولانه و بی درنگ به سایتهای اینترنتی پاسخ بدهند چون اونها شاید بی مبالات چیزی را گفته باشند و اون ماجرا هم بر میگردد به دعوتی که ار برخی از نماییندگان به خاطر روز ملی چین در اون سفارتخانه انجام شده بود و انها توضیع دادند اونجا اگر کارهایی غیر اسلامی نیز چون معمولی اتفاق میافتد ما رود تر رفتیم و زود تز هم برگشتسم ما که چیزی ندیدیم!!
و مجموعه گند کاری ایشان از دیدار با رییس مجلس بلژیک بود که براشون یه افتخار بود که ایشان در کشورشون ایشان را را به حضور نپذیرفته بود و بعد در فرانسه و از اون بد تر در مورد سفری که میخواستند بروند امریکا اما چه بد که به ایشان ویزا نداند و ایشان غرور خود را از دست نداده بودند ها مردم امریکاچون از وجود شمع سوز ایشان برای رهبر فرزانه بی نصیب شده بودند ایشان بغض گرفته بودشان و بعد هم یه شکستی دیگری شده بود برای فقط امریکا بد بخت از بهشتی بگیریم که خمینی و الا این رهبر فرزونه که دارند این امریکا را بدبخت و له میکنند برای همین است که امریکا داره فلج میشه از دست نفرینها اینها اینها دارند روز به روز بیشتر پیشرفت میکنند البته در کار تروریستی و زور گویی
عصاری
می

خاکستری نه سرمه ای

بنام ستایش شونده هر کسی را مرامی است برای دل بر کسانی نیت بر قراعتی است و بر کسانی نیز فطرتی است برای ستایش که شاید هیچ را با کسانش نشود مقایسه کرد.
و اما از روز سیاست بگوییم که نگوییند خاکستری هستیم من بیشتر از اونکه خاکستری باشم سرمه ای هستم که چرا اون هم در یافتنش ارزشمند تر میشود بگذریم چون شخصی برایم این پست را گذاشته بود که چرا سیاست مینویسم و چرا خاکستری اولا اینجا سرزمین من است شما در اون مهمان خوب بیایید و از چیزهایی که شاید در اون برای مسیری اگر بدرد بخورد بردارید اما اون برای من است و برای دل من پس به حریمش لگد نزنید

خوب بیاییم به پیرامونمون بنگریم اولین سالی است که روزه نمیگیریم بیشتر از اونکه فکر کنیم برای خیلی چیزها سریع تر اون که من تفکر میکردم اتفاق افتاد است و من را در برهانهایی که هنوز به اون کاملا نیاندیشیدم رسونده است اما این بار اونها باید بی استند تا من برای هر کدامشون راهی بیابم چون اونها از دید من و برای من معنا مییابند در حقیقتی که من میبینم شاید بد و شاید خوب اما این شعر حافظ را نمیتوان فراموش کرد
ماه رمضان شد می میخانه بر افتاد باده و شراب به وقت صحر افتاد
عصاری

۱۳۸۴ مهر ۱۲, سه‌شنبه

answer to any body

In the name of God
Any one send to me a post that I wrote as Cary one
And why say about politic
But now I want to explain this. I have life in bad position I live in a country that just say about freedom not for this day it's a long story but unfortunately when king's darush
Was life he bring for all a freedom that before and after her more than 2000 years for him any government couldn't make as this so just think more and see of new window something that before this you attention to them just but your mind with out nay belief them ?
Are you okay/
I am as Cary or any body that don’t want washes his eyes what any water that coming down of new rain that don’t have any color coz that called mirror
Best kind
asari

۱۳۸۴ مهر ۵, سه‌شنبه

علم اتمی بهتره یا ثروته نفتی؟

سلام
این بار مهر امد اما سرد بی حس و غبار بر انگیز تر از همیشه برای ما و برای این ایران ما
یاد مهر یاد مدرسه یاد کلاس و درس و معلم اونکس که یاد میدهد . به واسطه یاددادنش همواره یاداورده مهرش به ذهن ماست
خوب بازهم یاد معلم ودرس و انشا و دوباره علم بهتر است یا ثروت شاید چرت ترین سوال مدرسه بی اندازه ترین و نا مربوط ترین چیزی که امکان سوال کردن در اون است
میدانید اون یاد اور یه چیزی است که مسکوت میکند ادم را اونم از یه بچه بپرسید بابا را پیشتر دوست داره یا مامانشو؟
ببینید توی هیچ غربالی نمیشود اون را ریز کرد تا پاسخ سوال را از درونش در اورد باز هم یا دروغه و یه حرفی که نشاید به نتیجه اش رسوند
حالا بیایید یه طور دیگه بپرسیم؟
ازادی بهتر است یا اتم؟ما ازادیمون را بیست و اندی سال که نه بیشتر شاید به اندازه یک قرن است که از دست داده ایم و دنبال خورده پاهای اون از زیر دست و بال حکامانمان میگردیم اونها را داریم با همدیگر مقایس میکنیم و یکی را بد قلمدارد میکینم و دیگری را بدتر
شاه را میاییم به رضای شاهی و دیکتاتوریش میشنجیم و خمینی را به کند نگری و بسته اندیشیش . هر بار یکی را از بدترین زوایای هستی بدور میاندازیم تا شاید این بار بتوانیم فقط یه لمس از درون ازاد و ازدی داشته باشم
ببینم؟
اگر اتم داشته باشیم ازادیمان مرتفع میشود یا نه ؟ازادیمان همیشه دست کسانی میافتد که نه ما توان مقابله با اون را داریم بله دنیا هم به راحتی مینواند با اون کنار بیاید؟
خوب پس به سرزمین دروغ از ازادی پز از خیالات ایران خوش امدیدی
عصاری

۱۳۸۴ شهریور ۳۱, پنجشنبه

خوابی برای ابدییت

سلام به ایرانیان اما سرد و بیحس سلام بر ایران اما متوحش و بی پروا اما پر از ترس و ولهومه از بودن در این زمان
مینویسم به این سبب که ایرانیم به این سبب که دوست ندارم مثل تمام کسانی باشم که بودن فقط صرف فعل زندگی است همواره پر از دروغ پر از ترس از گفتن پر از فعل مسکوت
اول میاییم از اتم مینویسیم میگویییم دوباره باید بمانیم تا سنگ صبورمان ایا بخواهد ما را به تلنگری بیدار کند یا صبر خود را افزون کند تا بفهمد تا کجا در حماقت است دول اروپایی میایید و بی انکه خود را در خیایات خود مدهوش کنند بازی را با ایران شروع میکند که با واسطه اقتصاد جهانی ایران بهترین گزینه برای امتداد این راه است شاید اگر کاترینا نمیامد وضع دگر کون میشد دیگر امریکا دیگر دول اروپایی را نمیتوانست از پول هنگفتی که این میان به انها متحقق میشود را سر باز زنند کاترینا امد تا به مردم ایران بگویید که این سرود مرگ برای شماست در غفلتتون در خیالاتتون و اونجایی که میاییم و میبینم ریس جمهور رهبر اعظم هر خیالاتی را که دارد میگویید و حتی جامع جهانی برای او هم تره خورد نمیکند اما پول داشتن قدرتی به ادم میدهد که نمیداند تا کجا میتواند این صرفیدن را ببیرد جلو
ما تا اونجا داریم از این خریدن جوامع قلدور استفاده میکنم که اگر روزی بیاییم بمبی که سردمداران خود اون را با هزار بار پول ایران ساخته باشند هم ازمایش کنند دوباره اونها چشمهایشون را خواهند بست و نظاره گر خواهند بود که نه اینها دارند بزرگ نمایی میکند که بتواندد از ایران بیشتر درامدی نصیب خودشان کند
من از ایران قدرت مند بدم نمیاید از ایرانی میترسم که قلدر دارد میشود و اونقدر قلدر که فقط افرادی که قدرت در دست دارند حق اعمال حقوق خود ار دارند و بس من الان که ایران هنوز در بی قدرتی اتمی به سر میبرد نمیتوانم حرف و خواسته ام را بیان کنم که این البته خواسته من نیست شاید خیلی از ایران و ایرانیان باشد اما اگر فردا که این مترسک از گاه تبدیل شود به بتونی از برج ازادی امریکا من چکار میتوانم بکنم جر مردن در حماقت خود ؟؟؟1
عصاری

۱۳۸۴ شهریور ۱۸, جمعه

یه بازی دیگر

زمان قهقه ای مستانه در سر کسانی که بر جایی تکیه زدن به راحتی به گوش میرسد
داره از فریاد اونها حتی عرش بلرزه در مرایند و دوباره اون خواب مردم را به خود به اسیری برده است
میدونید نفت به بی سابق ترین قیمت خود رسیده و این میتواند دد منشی را برای کسانی که بی ملاحظه خود را صاحب اون میدانند جالب توجه باشد
از مجلس خبرگان بکیم اونجایی که هنوز بین اونهایی که میخواهند مثلا ولی امر مسلمین را انتخاب و مواخظه کنند هم اختلافهایی بنیادی وجود دارد که ایا واقعا اون ولی امر است یا فقط ولی است که با به دست اوردنم قدرتی که مردم به او بی اعتماد هستند میشود ولی امر؟!
یا از حساب سر انگشتی که اقایانی که در وزارت نفت تشریف دارند و دارن مثلا سرپرستی اونجا را انجام میدهند را بگوییم
ایشان در سوال خبر نگاران در برابر اینکه ما چقدر درامد نفتی داریم ایشان بعد از کلی قیافه حق به جانب که انگار باباش اون چای نفت را در اختیارش گذاشته تا با فخر به ثروتش بیان کنند که
برای ماه شهریور اگر نقت را بر پایه 47 دلار برای هر پشکه برای نفت پایه ایران حساب کنیم و در دومیلیون و هفتصد هزار بشکه صادراتی ضرب در ماه شهریور کنیم میدونید میشود چه قدر که البته ایشان در جواب این سوال گفت من که از بر نیستم عددش را اما میشود چیزی حدود کمی کمتر از چهار میلیارد دلار یعنی دقیقا 3933900000 که اگر برای دو ماه تابستان این عدد بماند میشود حدود هشت میلیارد دلار یعنی اگر مصر که بزرگترین خریدار اسله خاورمیانه با مبالغ 6.5 میلیارد در سال است بار از عددی که نصیب کشور میشود برای هزینه های نظامی و اتمی کشور و اقایان بیشتر است اگر دوست دارید سری به این سایت جالب بی اندازید تا بیشتر در مورد امکانات و تجهیزات این رژیم اگاه شوید بدانید این ثروت از کجا میاید و به کجا میرود
www. maniloveless.persianblog.com
البته ما نه به قراردادهای بیع متقابل و نه فروش نفت ارزان به کشورهای حامی تروریست نیز اشاره نکردیم راستی از کجا معلوم که از میوه جاتی که به عنوان پول نفت به کشور وارد میشود وبا وارد کشور با این سطح نشده باشد
البته از شکر و دیگر مافی های قدرت بگذریم که خود نیز کمتر از وبا برای این ملت نیستند که بزرگترین اونها کسانی هستند که با دولتیان هم محلی و خیشاوند نیستند تازه مثل صنعت نساجی که دست اخوندهایی است که نمیشود گفت بالا چشمتان ابرو است مهدوی کنی را یشود یکی از کوچولوهای اون بنامییم
اما نکته جالب داستان ایران را ایا شنیده اید
از کروبی بگوییم که قهر کرد و رفته یه تلویزیون ماهواره ای راه بی اندازد و چون در ایران مرجعی برای اجازه وجود نداره از کسی اجازه نگرفته برای مجوز و تازه مبلغی هم از دولت خاتمی برای این کار وام گرفته است
بعد اقای محسن رضایی کبریت بی خطر مثل دوست گرامیشان اقای ورزش رفتند سر کار مثل بچه هایی که کار بد کرده باشند و بعد با عذر خواهی بخواهند کاری را ماست مالی کنند
اقای تلویزون یعنی اقای لاریجانی که واقعا نه اینکه در انگلیس درس خونده باشد بلکه فکر میکنم انگلیسی الاصل باشد از بس بی پدر و مادر است شد اقای روحانی دبیر شورای امنیت ملی
که جالب است وقتی از ایشان میپرسند اعضای گروه مزاکره کننده که همواره همراه شما میاییند چرا بر نگشتند میگویید نه من تکذیب میکنم من با ایشان (اقای ناصری) تماس تلفنی داشتم این یعنی چی؟
از اقای خوش تیپ مگویین بگوییم اقای فرش باف یا قالی باز که شد ریس سوپررها تا مقدمه ای باشد بر احمدی نژاد تا بفهمد برای حکومت کردن در اینجا باید اول از پایه ابتدای مملکت شروع کرد و بعد رکن دوم دولت هست که میشوند سوپروهای درجه یک
از اقای هاشمی که من جرعت ندارم بگوییم که اونقدر پرو است که روی من کم شد تا اخر یه شب نیز مجال نداد تا واقعا براش مسجل شود که رییس جمهور نشده تا نرود مجلس خودش تا مبادا کسی بگوید کم اورد

خوب این هم برای پایان این قصه جالب است
پلی که در انتهای خیابان سعدی وجود داشت توسط شهرداری برداشته شد اونهم با هزینه ای بالغ بر دویست و پنچاه میلیون تومان که طی یک ده روز کامل صاف شده و فقط دو روز اول با جرثقیل بیشتر از 70 در صد پل جمع شد که شایان ذکر است نخاله و لوازم پل نیز در قرار داد به جمع کننده داده شده بود یعنی تمام فلرات موجود در ان که چیزی میشود در حدود بیبشتر از دوبرابر هزینه اجازه فقط ماشین الاتی که در این ده روز اونجا کار میکردند و این هم بگوییم دو چکش هیدرولیکی هم 30 % باقی را در یک هفته کاملا پاک کردند اعم از پایه های بتنی و پایه های پل
این میشود مکانیزم ساختن دولتی اسلامی از پول بیت المال که فعلا بیت الاخوند است

عصاری

۱۳۸۴ شهریور ۹, چهارشنبه

ارشاد در وزارت فرهنگ

با سلام
مطلب برداشته شده در این جا میشود گفت تفسیری است از خردنامه ویژه نامه شماه 63 همشهری به نام وزیری برای فرهنگ

میگویند روی میزش در سر دبیری کیهان این را گذاشته بود که< اله الریاسه ، سعد الصدر> این شاید برای آ« دسته از اهالی فرهنگ که نگران میزان سعه صدر وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند چیزی خوبی باشد. محمد حسین صفار هرندی یکی از شناخته شده ترین وزرای کابینه نهم است که اغلب اهالی فرهنگ او را از یادداشتهای صفحه دوم کیهان میشناسند.
صفار هرندی زاده تهران و دوران تحصیل ابتدایی را در یک مدرسه اسلامی تحت نظر جامعه تعلیمات اسلامی < تاسیس شده توسط شیخ عباس علی اسلامی > گذرانده و از همان جا با مسائل سیاسی و مذهبی آشنا شده است . شهید صفار هرندی که به همراه بخارایی و صادق امانی و نیک نژاد در ترور منصور دست داشت عموی اوست و علی الظاهر برادر زاده به عمویش نصب میشود قاتل به قاتل
رابطه او با گروه های مذهبی به همین جا ختم نمیشد . معلمان او از جمله اعضای گروه مسلح مسلمان به نام حزب ملل اسلامی بودند که در زمان تحصیل او دستگیر شدند.
صفار هرندی دردوره متوسطه را باز در یک مدرسه مذهبی یعنی مدرسه علوی رفته و در انجا با طیفی از فعالان مذهبی غیر سیاسی که تحت عنوان انجمن حجته فعالیت میکردند اشنا شدند البته بیرون از این جمع باید به حضور کمال خرازی غلامعلی حداد عادل و شهید نقدی وزیر پست در کابنه رجایی به عنوان شاگرد برجسته این مدرسه اشاره کرد
صفار هرندی سال 52 پا به دانشگاه علم و صنعت گذاشته است جایی که در استانه انقلاب پایگاه دانشجویان اصول گرا در برابر دانشجویان چپ گرا محسوب میشد دکتر احمدی نژاد نیز از دانشجویان همین دانشگاه است
با پیروزی انقلاب سیر زندگی او تغییر میکند و تحصیلاتش را باگذراندن دوره ای در دانشکده فرماندهی و ستاد مشترک معدل لیسانس در سال 72 و گذراندن دوره نظری مدیریت استراتژیک البته بدون ارایه پایان نامه دکترا در سال 72 ادامه میدهد.
صفار هرندی پیش از این فرماندهی سپاه منطقه 6 کشور را از سال 59 تا 62 را بر عهده داشتند و بعد از ان به جانشینی و سپس مسئول دفتر سیاسی سپاه به مدت یه ده تا سال 73 بودند از همین سالها است که عضو شورای تعیین و خط مشی خبر گزاری جمهوری اسلامی تا سال 76 و سر دبیری و معاون مدیر مسئول روزنامه کیهان میشود
صفار هرندی 52 ساله راهبر اصلی برنامه هایش در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد اسلامی را بازیابی علایق بومی و سنتها و هویت دینی اعلام کرده است


خوب برای شناختن نیاز به معرفی نیست همانطور که روزنامه های سیستم خودشان معرفی میکنند ما فقط میاییم اون را شفاف میکنیم تا ببینم در این معیار چیز مهم است و چه چیزی رنگ برتری دارد
اقای صفار هرندی کسی بود که نه از هنر چیزی میداند و نه فرهنگ اما بی مبالاتی نیست بگوییم از ارشاد چیزی نمیداند ارشاد در همه نوع ان از ایشان برم اید با سر کو ب با نیرنگ و با دسیسه و با دوباره با زور
ایشان دارای اریثه فامیلی کرانمایه ای هستند که رنگ سرخ نشانه عظمت فعل اون است و تحجر سننت گرا نیز پالوده سیستم فکری اون است جایی که برای فهمیدن سختر از زمین جای نیست نستن و گوش دادن به حرف استاد که برای جواب ندادنهایش و برای فهمیدنهایش همواره حدی وجوددارد
و بعد هم در دوران دبیرستان جایی که انجمن حجته ها بودند کسانی که خود حد میگذاشتند کسانی که افرادی مثل اقایان نواب برای اونها پیشوایان حق بودند خودشان حکم میکردندو خودشان اعلام خودشان قاون ناطق بودند برای ایدهایشان این یعنی حرکت ملموس دینی از نگاه حجته در بطن مدارس دینی که نشات گرفته از جامعه حزب ملل اسلامی باشد این شان بهترین وارث فرهنگ زور گوی از نگاه سنت گرایی در لوای جمهوری اسلامی هستند
ایشان در سال 72 در ضمن خدمت با دوره ای کوتاه فوق لیسانس خود را میگرند و در سال بعد نیز تا حد دکترا ادامه تحصیل میدهند البته دوباره ضمن خدمت یعنی شبها و در خواب نیز تماما از این زمان سود میجستن برای رسیدن به این مقوله شایان ذکر است چون در سپاه مقطع به هر کسی دوبار نمیدهند و اگر کسی نیز دارای مدرک لیسانس داشته باشد هیچگونه مقطلعی داده نمیشود و از طرف دیگر زمان جدا سازی ایشان در سالهای بود که سپاه شروع شده بود به ابلاغ درجه و احکام تطبیق برای همین خیلی از افرادی که در سپاه بودند و این باعث میشد هم درجه اونها پایین بیاید به نسبت زیر دستانشان چون کسی که حتی پنجم اتدایی نیز داشت با دو مطقع میشد دیپلم و از حداقل درجه استوار دومی یا گروبان یکی شروع میشد برای ضرایب سنواتی
حالا بیایید در این گذار ببیند چند نفر در سپاه بودند و حالا نیستند که شغلهای مهمتر از سپاه گرفتند و در خلال سالهای 71 تا 73 از این ارگان خارج شدند
از وزاری اقای احمدی نژاد شروع کنید/؟؟؟؟!
عصاری

۱۳۸۴ شهریور ۷, دوشنبه

دوباره من برای خودم دوباره اون حس بد تنها و دوباره هزیان و حرفهایی که شاید تنها یه دل از بی تنهایی که خودم هم میشناسمش که در چه پستوی پنهان شده است فریاد از فغان در بر میاورد تا یه حد نیاز مند بودنش فریاد برکشد تا بی پروایی را در پرواز سکوت به بمباران افکار ملول نبازد
خوبه یه حسن دارد اون هم اعلام نمردن اما ای کاش می میرد تا دوباره دوباره دیگری نباشد و دوباره کسی را مردود افکار مریضم نکند اون نیاز اون هوس و اون شعور در کنار هم شاید حیوانی و شادی برتر از انسان بسازد تا کامروایی را به شکل یه جریان به شاهرگ هستی در نیستی بیاندازد تا شعر کامروایی را به اواز اوازه خوان تشبیح کند فریاد بزند و دوباره را تنها نخواند
مسلول

۱۳۸۴ مرداد ۲۴, دوشنبه

یار دبستانی؟

دشت بی فرهنگی ما جایی که قرار بود پر از علف های هرزی باشد که همواره در سرود یار دبستانی فریاد میزدیم اون یار دبستانی که هر بار که اون را میخوانیم تمام وجودمان شروع میشود به موج زدن و حس بیداری را به هم خواننده اون تزریق میکند و هم شنونده اون را به هم خونی وادار میکند از زمانی میاید که استیلای ظلمت به اتیلای خونخوار نزدیک و نزدیک تر میشود او.نجایی که فرهنگ و اصول و قواعد و قانون به چوب الف تبدیل میشود که باید فریاد ستم را شنید و هم تازیانه های ستم را بر بدن تجربه شده یافت
اما چه سود کی بیداره کی میخواهد ببیند کی میخواهد بشنود که ما کجاییم و ان کسانی که میاییند به فریاد رسی ما از کجاییند ایا اونها هم همکنون همراه من و شمایی که در این زندان بزرگ مبحوس اون اتیلای بزرگ اما به قیافه ای دگرکون شده با ریش سفید دیگر نمیشود گفت خون از سبیلش میریزد زندان بان وهم پادشاه زندان ما شده
اما دوباره سکوت دوباره خیالات بلند و دوباره های تکراری و دوبار اون همکلاسی که یه زمانی با ما بود اما حالا از فرسنگها دور فریاد قرهنگ را میزند که پر از علفهای هرز است اما در فرهنگستان اونها تعریف دیگری از ازادیست و از انسان بودن و حق انسانی که اصلا نمیشود با تعرایفی که در این سرزمین بوده و الان اونهم متاسفانه با جنجال انقلاب دگرکون و بهتره بگویی زیر رو شده
رییس جمهوری داریم که بعد از بنی صدر دومین رییس جمهور باسواد کشور است و انکار بعد از ایشان که کشور را بعد از واگذار کردن به دژخیمانی که اگر ایشان در اون زمان از قدرتش و از موج مردم استفاده میکرد که هنوز در تکاپو بود این بلا بر سرمان نمیامد امده است که کابینه ای دارد متشکل از عناصر سپاه و نیروهای اطلاعات و گزینش و حراست کل یعنی دوباره استبداد و دوباره مشتی اهنین در ورای مردمی که هر سال و هر زمان سرد تر مثل اهن زیر سندان سخت تر و بهتر توان تحمل این بند ها و این تازیانه ها را دارند

ما و ملت ما نمیخواهند بیدار شویندچون کسانی میاییند برای ما ایده و راه میدهند که از ترس اسیب دیدن هزاران کیلومتر فاصله دارند و البته خیلی کار حادی نیست فریاد و حتی ناسزا گفتن به این سیستم و رژیمی که فقط برای یک قشری به وجود امده که میخواهند دوباره فئودالیسم از نوع اقوام دینی در این سرزمین پاک از این سلوک پیداده کنند و تا امروز این را به بهترین نحو انجام داند و البته افرادی هم مثل اقای گنچی نیز وجود دارند که دارند در این زندان و در کنار من و شما این فریاد را میزند که در این مبارزه هم اگر زجری بکشند فقط و وفقط مکافات اعمال و طرفداریهای گذشته خودشان است البته من برای ایشان و ارمانهایشان احترام قائلم و حتی در گرد همایی که برای ایشان برای ازادیشان انجام شد هم شرکت کردم اما این نیاز است برای پاک شدن ایشان و امثال ایشان برای پرواز درافکار احاد ملت


عصاری

۱۳۸۴ مرداد ۲۱, جمعه

خلوتگاه

یه روز دیگر از این سرزمین برای فراموش شدن رفت و دیگر نخواهد برگشت الا به زمانی که ما قدرمند در تکاپوی زمان برنده او باشیم اون روز روز حیات ما در ابیدت است نه در ابهامات پاک بی غش
تکه ها زمان در حال جور شدن هستند تا اون پازلی که برنده ای ندارد و فقط من و خودم برای خودم میچینمش شاید شاید مثل همیشه برنده ای نداشته باشد اون چیست اون کیست تا سقراطی را برای مهمانی او دعوت کنیم
سربردن در این جولانگاه که هر زمانش برای ثنتی و هم مکانش برای قطعی زاده شده راه بسیار است و هدف در گم کردن راه نیست هدف در مطوف نگهداشتن را در خط سیر والا است
عصاری

خلوتگاه

یه روز دیگر از این سرزمین برای فراموش شدن رفت و دیگر نخواهد برگشت الا به زمانی که ما قدرمند در تکاپوی زمان برنده او باشیم اون روز روز حیات ما در ابیدت است نه در ابهامات پاک بی غش
تکه ها زمان در حال جور شدن هستند تا اون پازلی که برنده ای ندارد و فقط من و خودم برای خودم میچینمش شاید شاید مثل همیشه برنده ای نداشته باشد اون چیست اون کیست تا سقراطی را برای مهمانی او دعوت کنیم
سربردن در این جولانگاه که هر زمانش برای ثنتی و هم مکانش برای قطعی زاده شده راه بسیار است و هدف در گم کردن راه نیست هدف در مطوف نگهداشتن را در خط سیر والا است
عصاری

۱۳۸۴ مرداد ۱۴, جمعه

شباهت ولی فقیه با اریا مهر

با تصاویری که از تنفیض حکم ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد در رسانه ها می دیدم نا خودگاه یاد شاه و مراسم سان از دربار میافتادم
منظورم اون دست بوسی از ولایت مطلقه خامنه ای
که البته در بعضی از نمودارها اختلاف ولی در کل خیلی شیبه بود و این باعثی شد که من بیاییم برای خودم و دیگر دوستان تشابهاتی که قابل لمس است بیان کنم تا شادی این راه برای روشن شدن بسیاری از موهومات کمک کننده باشد



در اولین نکته تشابه شاه و ولی فقیه را باید روشن کنیم
شاه البته اخرین شاهی که من و شما بر خودمان دیدیم کسی بود که وارث حکومت پدرش بود شاه جوانبخت کسی که به علت نه مرگ پدرشان بلکه به علت فشار دول خارجی که ایران را به تسخیر خود اورده بودند به حکومت رسیدی حکومتی که مشروع بودن مشروطه اون قابل لمس بود حتی اون رضا شاه قولدور هم این اصل را باور قبول داشت و این را در مسئلی که پیش امد نشان داد و هر چند در مقاطعی نیز اون را رد میکرد اما در مجموع کار نامه مثبتنی از این بابت به خود اختصاص داده بود و برای رسیدن به حکومت نیز حتی اونقدر به قانون اساسی پایبند بود که جمهوری را رد کرد و او توان داشت که حتی ریس جمهور مادام العمری باشد همانند دیگر همقطاران در کشورهای همسایه مثل صدام حسین مثل حسنی مبارک و حتی ریس جمهور سوریه اما ایشان لااقل به قانون اساسی که کلیه مردم باور و اعتقاد داشتند نیز پایبند مانند
و ولی فقیه کسی که خود را وارث امام غایبی میداند که اگر ایشان نیز بیایید و اعلام کند که من امدهام تاحکومت را از شما تحویل گیرم میدانیدبا چه دیدی به ایشان برخورد میکنند " ایشان مرتد هستند و تازه باید به صلاحیت ایشان در شورای نگهبان نیز رسیدگی شود؟؟!" این ولایتی که انها روی ان اریکه تکیه زدن بر اصولی بناشده که قانونش تماما و صرفا در جهت یک ایدولوژی است که حتی اگر ماست را سیاه ببیند چون پیروانش بر اصل مرید بودن هم پیمانند ماست تغییررنگ میدهد و سیاه میشود.
اگر در مورد سید ضیا که با رضا شاه حکومت قاجار را سرنگون کردن بخوانید متوجه شباهت بی حد اون با اعلام رهبری و البته بیعت اقای رفسنجانی با حجت الاسلام خامنهای که یک شبه ایت الله شد را به خاطر میاورید و بعد از بیست و اندی سال همان بلا را که رضا شاه سر سید ضیا اورد خامنهای نیز سر رفسنجانی اورد
و از سوی دیگر شاه فقط میتوانست سلطه بر عموم مردم بیاورد و نه اینکه با عقاید و ارمانهای اونها که تنها چیزی است که هر ملت و هر فرد داراست علاوه بر سلطه استفاده کند
از این بحث گذشته شاه فقط میتوانست موحق حق مردم باشد در مقابل دولت و اگر خیلی هم آریا مهر میشد میتوانست در بر خورد نفوذ مردم در دولت مقبله کنند اما در سیستم جاری در مملکت شاه که همان ولی فقیه است هم بر ملت و هم بر مجلس ملت و هم بر تمام ارکانی که میبایست فقط وظیفه جاری خود یعنی رهنمایی خواستگاه ملت شود را تحت نفوذ و مشیعیت خود دارد پس این استبداد خیلی سخی تر از سیستم ماقبل است

مرحله بعدی شباهت نفطه ساواک است که ساخته شده از لغات سازمان اطلاعات و امنیت کشور و سیستم اطلاعتی این رژیم که البته این رژیم دست عوامل و کارهای ساواک را بهتر بسته و همواره این را در تمام ضمینه ها اعلان و مبرهم بر مردم شده سازمانهای موازی اسمی که دیگر از شاخس ترین عناصر اطلاعات و امنیت این جمهوری اسلامی است که میخواهد همه چیز را در حیطه محافظت و پایداری امنیتی خود درا ورد
به طور اختصار فقط در سپاه پاسداران جمهوری اسلامی این رویه را با هم بررسی میکنیم تا نشان بدهد ساواک خیلی سبکتر و خیلی محتاد تر بر مردو بود تا این سیستم و این سلوک
در سپاه پاسداران که هم پای ارتش در وظایف به وجود امد تا اولا سیستم امینیت کلی کشور هم دوباره پایریزی و هم دوباره مورد کنکاش قرار کیرند که اون عواملی که دست از اریامهر خود برداشتند و به خمینی کبیر باور اوردند و لااقل به لباس خود خیانت کردند چه دلیلی دارد که دوباره این اهمال کاری را نکنند یا اینکه کسی که یک بار این کار را کرد هیچ دلیل ندارد بار دیگر اون را تکرار کند را بنا بر ساختن کردن
و دیگر وظایف سپاه کنترل ساختاری جامعه کارگری و جوامع کوچک در شهرها بود که هم جلوی حرکتهای دست جمعی را از ابتدا بگیرند و هم اینکه کنترلی بر اون محیط داشته باشد تا یک نیروی تقریبا نیمه امده را به همراه خود داشته باشد اون چیزی نبود به جز نیروی بیسج ادارات و کارخانجات که در مساجد نیز بر همین اساس بنا به پایگاه نهاد البته سپاه در تمام نیروهای خود یک کپی از ارتش دارد یعنی نیروی هوایی نیروی زمینی و نیروی دریایی و در کنار اون نیروی بیسج که توضیح ان داده شد و بعد نیروی قدس که در ان واحد عملیات خارج از مرز برای بست و گسترش ایدولوزی که بر اساس مرید ذکر شده و از بین بردن دشمنان سیستم و عقاید مخالف رژیم و نیروی مقاومت بسیج که در بالا مشروح درباریه وظایف و حیطه کاری گزارش شد و این پنچ نیرو در پایه دارای یک سیستم دوباره مرکز کنترلی وجود دارد و این نماییندگی ولی وفقیه در ان سازمان است که البته این نام در تمام دستگاهای اجرای و غیر اجرایی وجود دارد و این اداره دقیقه تمام ادارات ان نیروها را دارد برای چک کردن و مراقبت کردن ان که از ایدولوزی پای فراتر نگذارند و به همان سیستم پایبند باشند
این در صورتی است که دوباره اداره حفاظت اطلاعات نیز در ان سیستم وجود دارد که دوباره میشه گفت ساواک در ساواک است که سیستم گزینش نیروهااز اینمراحل دوباره جدا هستند بینید در چه مملکتی زندگی میکینم !!
در مورد برسی وضعیت امینتی این رژیم با رژیم گذشته که بهتر است بگوییم این شاه و ان شاه من اگر نبودم و نیدیه بودم میدانستم که مثلا خیبان اذربایجان از خیبان ولی عصر شروع میشود همنطوری که ته خیبان کاخ باز بود اما اینها اونقدر از جان خود وحشت دارند که روی ان شاه هم کم کردند چون مثلا چون فردا اقای دکتر احمدی نژاد برای معرفی کابینه خود میخواهد برود مجلس باید تمام بانکهای اون حوالی بسته باشند و هیچ وسیله نقلیه حتی موتور اطراف مجلس پارک کند ؟ایا خرابه های اون دیواری که شاه در اون از ارتش سان میدید را در اتوبان کرج تهران که به خرابه ای تبدیل شده به یاد میاورید و با رژه پرشور در بیست و دوم بهمنها که میدان به اون بزرگی را میبینند را به خاطر بیاورید

فکر میکنم تا اینجا کافی باشد تا روز دیگری و شباهتی دیگر که بخاطر میاوریم و باهم دوباره ترسیم میکینم تا ببینم در چه جنگلی زندگی میکینم شب و روز خوش
عصاری