۱۳۸۴ اردیبهشت ۲, جمعه

مشکلات و دقدقه های کاری و معیشتی همواره انسانها را از ارمان و ارزو های خود دور میکنند تا به اون حدی که که گاهی از اوقات نیز زمان و موقعیت های جاری را پاگ فراموش میکند
بیاییو تا مجالی است برگردیم و به ایرانمان به اطرافمان پر رنگ تر بی اندیشیم و در یابییم جریانهایی که در کنارمان وزیده و وزیدن خواهد گرفت از کجا منشا میپابد
این هفته که گذشت ما یک اتفاق در خوزستان داشتیم تا این استان که یک استان مرزی با داشتن مردمان بوی عرب دارای بیشتری مهاجر از دیگر استانهای ایران در طیف تعریفی از شهر را داراست
کنار افراد بومی در این استان بسیاری از هموطنان لر و اصفهانی نیز در این استان کنار کردهایی که در بنادر این استان همواره به چشم میایند وجوددارند و فقط لرو بعد اصفهانی ها هستند که توانسته اند در جریان این استان غرق یا بهتر بگوییم دیگر یواش یواش بومی میشوند و اما بعد از این داستان اقای ابطحی مرد خیکی و بزرگ داستان که همواره صرف وقت گرامیشان با اون وب لاگ مشهورشان و اون مبایل دوربیندارشان توجه همه را به خود در زمانی که در دولت در دفتر رییس جمهوری حضور داشتند هموراه مشعود بود ایشان که فکر میکنم اغلب اوقاتشان را در کنار کامپوتر شان و صرف ابدیت کردن صفحاتشان و اراستن و پیرایش وب لاگشان بود تا کارهای جاری در دفتر ریاست که نباید این نکته را فراموش کنیم که ایشان یکی از بارز ترین نشانهای فسادهای جاری در دولت و ادارات دولتی بودند و بعدش نامه ایشان خطاب مدیر کل بوجا استالن خوزستان در مورد کمک به دیگر افراد بومی از لحاطظ وام ازدواج و ... برای تغییر کفه ترازوی اون استان از عربی به دیگر اقلیتها باعث شد تا جنگی در این استان به وجود اید و خیلی لز ریسای بانکها و خیلی از افراد صاحب منصب که عرب نبودند مورد ازار و حتی کتک کاری و جرح و... قرار گیرند تا انجایی که دو تن از عوامل نیروی انتظامی نیز گشته شدن و این تنها امار اراه شده از سوی مراجع در رسانهای داخلی بود از تلفات حداقل 25 برابری این قائله و حالا شهر ارام است و همه رفتند نماز جمعه و به خوبی نیز این ماجرا را محکوم و عوامل خارجی نیز همیشه در پشت این قائله نیز نفرین شدند البته باید بگوییم در زمانی که من در نیروی مقاومت خدمت میکردم یکی از استانهایی که دارای بیشترین عوامل بودند در ان نیرو خوزستان در کنار مازندران و خراسان و اصفهان بودند که فکر نمیکنم حتی ده درصد انها نیز در این تظاهرات بر علیه قیام کنند گان شرکت نکرده بودند

و متاسفانه خبر سقوط یک هواپیما دیگر که چند نفر گشته و و ده ها نفر دیگر زخمی و ناپدید داشت البته یکی دیگر از ابولقرازهای کشور نیز گویا معدوم شد و دیگر فکر نمیکنم توان بلند شدن داشته باشد حتی اگر سربازان امام ...بیایند و بسازند ...
و جالبتری قسمت این که مرا واداشت در باره این حرف بزنم این بود که چندی پیش قبل از جلسات اتحادیه اروپا با ایران دوباره برای حل و گرفتن پول و هزار گفت و زهر مار از این رژیم مقامات فرانسه قرار داد فروش چند فروند هواپیما که بسته شده بود را لغو کردند الیته مقامات ایرانی کفته بودند که ما بیعانه ای به فرانسوی هاداده بودیم برای این قرارداد که رقمش خیلی جالب بود 50 هزار دلار
نخندیدا واقعی است

و باز دوباره انتخابات و داستان دیگر
خیلی ها امدند تا حضور یابند و خیلی ها امدند تا بازار گرمی کنند و همدیگر را خراب تا مردم را قل قاک دهند من که تا به حال در هیچ انتخاباتی شرکت نکردم و از این بابت به خودم میبالم تا گول این دروغ گویان را نخوردم و جالب است که تلویزونهای خارج از کشور دارند این را با رفراندوم این را با مبارزه منفی و هزار راه دیگر برای براندازی رژیم هم اوا میکنند و روی ان تبلیغ میکنند اما میدونید این یعنی چی؟
یعنی بر انگیختن بعضی از احساسات خفته به جریان انداختن افرادی که از مرحله سکون رد شده بودند و انها را حرکت برای رای دادن میکنند چون در اینجا اونها را با خاطرات بدشان هم نشان میکنند اما اگر مردم بخواهند این گونه مبارزه کنند که رژیم را بر اندازند چرا نمیریزند توی خیابانها خیلی راحت یک بار دیگر حرفای ناگفته را بزنند حتی اگر نشنیده و خاموش شوند
.
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: