۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۴, دوشنبه

ایران اباد اما؟!!


میخواهیم جهان را تقسیم کنید باید از خونه همسایه شروع کنیم تا اخر نقشه پیش برویم تا دوباره برسیم خونه اون دیگر همسایه ایا ما توی جهان اونهم جهان همه سهیمم نمیدونم چرا وقتی میخواهیم دیوارهای جهان را ازسمت خودمان بکشیم همه را از همه جا شامل میکنیم و وقتی میرسیم به دشمنمان همه و همه را مجاز میکنی الا خونه خودمان شاید اینم خصیصه خاصی باشد که به اون انسانیت میکند نمیدونم شاید؟
خوب بگذارید دوباره بریم سراغ چیزی که ما هم توش سهام داریم میکند مال ماست اگروباز اگرخودمان بخواهیم که اینطور باشد روزگاری که خواستند دنیا را بزرگترهای ما تقسیم کنند ما بزرگتریم غایب بودیم و حالا هم که میخواهند اون را نام گذاری کنند باز ما غافل ترین فرد اون جامعه دنیا نما هستیم برای بیداری شدن از این غافل بودند فقط یه نیت میخواهم و یه وجود که هر کسی اکر میخواهد داشته باشد هزارتا اون را داره و اگر هم نخواهد خوب یه یه میلیونی همیشه توی چیبش است میکید نه خوب برید توی انتخابات اون فعل را که هنوز خوابید را برای یه بار دیگر تجربه کنید تا بدویند باز همان خواب الوده و مست صفتی هستید که برای خلاص شدن دستاری بهتر از دسمتال روی چشمانتان ندارید و نخواهید داشت بیدار شدن یه هوس میشه و یه خواب خوش نرفته بیدار باشید تا مستی دیگران شمارا از هوش نبرد
ایران را بخواهید تا خانه خود را اباد بدارید خانه خود را اباد دارید تا ایرانتان برای مردانی بماند که ماندن ایران بر این اثر بیارزد
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: