۱۳۸۴ مرداد ۸, شنبه

تردید

با نزدیک شدن مراسم تعویض قدرت سمبلیک کشور که فقط مجری اختیارات رهبر است چند روز بیشتر نمانده و این روزها خوشبختانه با موعد مزاکرات ایران و اتحادیه اروپا در مورد مسایل اتمی و دوباره اروپاییان خواهان زمانی برای سر درگرمی دوباره ایرانیان هستند
میدونید اروپاییان همواره با این روش به کسانی که به اونها پناه میاورند عمل میکنند اونقدر وقت کشی میکنند تا اونها ارمان و امالشان را به زمان ببازند این هم در باره ایران بیشتر از پنچ سال میگذرد اما اینجا چند چیز باعث شد که سر درمداران این حکومت خود کامه بتوانند با قلدری مواضع خود را پایریزی کند و این نشان ضعف ارواییان در اغمای داروی دیرین خود هستند نفت جنگ عراق مشکلات ملای جوان عراقی مقدای صدر و همچنین حوادث تروریستی باعث شده ایرانیان البته صاحبان نو کیسه بتوانند در قدرت خود غرق شوند و ایران و ایرانیان و دنیا را به اهداف بی ره اورد مشتاق دارند
ایران مرده ایرانیان در بد غفلتی غرق هستند اون غفلت چیری نیست جز اون خواب سنگین بعد از اون تلاش بلند و اون حرکت ناسرانجام اما یکی نیست این را از اونها بپرسد ایا فکر نکردید چند بار به دنیا میایید که راضی میشوید در این روزهای قهوه ای زندگی کنید و لب بر این شقاوت باز نکنید؟



یادی از فرخزاد
سکوته شبانه میشکنه با اواز من میخونم
پرندم یه پرنده اوازم پروازم میدونم
میخونم منم من یه عاشق اوازه خون یه کولی
با قلبم میخوانم
من میخونم اوازم عشق منه مثل عشق پرنده ای به پرواز
صدام چه خوب چه بد صدا بهانه است
از احساس اوازمون لبریز به پرواز

عصاری

۱۳۸۴ مرداد ۷, جمعه

مرغ حق

سردی صحبت از ندانستن همواره انسان را در گروه حماقتی از درون خود می اندازد
تا برخیزد و تنها و بی کس اما محکم بخواند این سخن پر اواز را
این زمین که من و تو در ان امده ایم و سیر میکنیم بی من وتو نیز میامد و میرفت بدون احتساب من و تو اما بلند و پرجبروت
هر چیزی که کنار ما باشد دارای یک سلوک و اخلاق است و طرف یک احترام و اگر در زمین باشد یا خود زمین باشد نه از پستی است نه از نیستی از وجود بی کاستی است با سیر زمان این فام را با این فانی مخلوط کردند تا به تدریج به این شکل بیاید تا من تو سخنی از این باب بگذرانیم
نه اون گل منم نه من اون گلم نه من اونقدر بدم و از پستی امده ام نه اون اونقدر بی ارزش بلند دیدن را از اغاز باید دید نه از اون نطقه بسیاردور که اگر بخواهیم از اون شروع کنیم به اندازه ای دور است که اگربا چشمهای نزدیک بین هم بخواهیم اون را مورد التفات قرار دهیم تا حتی به قد قرون دور از ماست پس اگر باشد نباید کوچک باشد
عشق هنر عرفان معنویت سلوک و هر استعاره ای که با اداب خواص بیان میشود چیزی نیست روی یک اصل که با یافتن معمای او بی هم بی معنا و با همسانی است در تن شما میخواهیدش میبینیدش نمیخواهیدش فراموشش میکنید با درک خود میبابید با هنری هستید که او نه فقط پنچره احساس درون شما در مقابل قدرت طبیعی طبیعت از بیان جلال و مغروریتش در بالا پریدن است
ایا فکر کرده اید بیان خدا را باید در محیطی دید که هیچگاه دروغ و حتی شکی برایمان نمیگزارد اون جا نه دروغگویی است نه فریاد گش نقض فقط تو هستی و پیرامون تو اونجایی که حتی شما نیز به تو تعبیر ندارد چون تو نیز جزی از خلایق اون جمعید نه بیشتر
حالا برای چی؟
دیواره دیوانه
برای نفهمیدن بعد خودت اونجا نه فریاد است نه سکوت اون دیوار دیوانه بی غم با کسان درد مند
کیستی؟
عصاری

۱۳۸۴ مرداد ۵, چهارشنبه

دیوار نا مرئی

با سلام
دوباره به روزهایی میرسیم که میتوانیم خیلی چیزها را اگر کنار هم بگزاریم به بهترین نحو میشود حقایقی را دید که با دیوارهای از حاشا نیز نمیتوان برای او مرز کشید
دیروز دادگاه خانم زهرا کاظمی انجام شد و تقریبا بدون اینگا مجرم به مجرمیت خود برسد البته با ریاست قاضی مرتضوی کسی که تقریبا میشود بعد از خلخالی معرفترین جنایت کار این سیستم باشد
که نکته جالب برای این دادگاه اینکه اقای سلطانی قاضی مرحوم کاظمی نیز فردای دادگاه تحت تقیب و به احتمال زیاد زندانی خواهد شد چون به قاضی گفته که شما که از مجرمان پروند هستید چگونه میتوانید قاضی نیز باشید؟؟!
و فردای ان روز منزل ایشان نیز حتی مورد تفتیش قرار گرفت به وسیله دادستانی تهران با حکم دادگاه انقلاب
و ادم یاد قتل های زنجیره ای میافتد و دوباره محاکمه وکیل مدافع انها و اینبار هم اقای سلطانی
این یعنی دمکراسی این یعنی ازادی این یعنی خفقان در فریاد
بعد میاییند از نمیدانم حرفهای خلبان ارتش امریکا که بله شاید فاعل و دستندرکاران وقایع یازده سپتامبر از خود امریکا و نیروهای مخفی انها باشد
خیلی جالب در این جا دونکته کامل روشن مشخص میشود که خیلی راحت میتوان به به ریسس جمهور امریکا و سیستم ان توسط افکار عمومی شکایت کرد و تازه بعد از اون در دردسر عواقب اون بر نمیگردید
اما اینجا کویته هر کسی هم اگر بخواهد بگویید چرا نیز مجرم میشود مثل وکیلی مدافع
و با توجه به حوادث لندن در این مدت دولت ان کشور به ماموران ان کشور استفاده از صلاح را مجاز دانسته و در این بحث نیز یک تابعه کشور برزیل کشته شد و اینجا انگلستان از اشتباه نیروهای امنیتی خود در برخورد با ایشان پرده برمیدارد و اعلام میکند ایشان بی گناه کشته شده و حالا تقریبا پنچ دقیقه از اخبار این چند روز را بر علیه این کار و نشان دادن اشتباه دولت انگلیس صدا و سیما جمهوری اسلامی وقت صرف میکند
حالا چرا کسی نمیاید بپرسد راستی در مهاباد چه خبر برای چی اون جا نا ارامی است برای چی سردشت نیز متشنج است ایا مردم ان نواحی نخواستند بگوییند چرا نیروی انتظامی جمهوری اسلامی شما نیز همچین اشتباهی را انجام دادید و حتی اونقدر هم بی جرعت هستید که میایید و نمیگوید که بله ایشام مثلا بی گناه کشته شد و برای جبران مکافات خود هزاران عنگ با ایشان میچسبانید مثل زهارا کاظمی
بینید در چه مملکت گل و بته ای زندگی میکینم
عصاری
گ

۱۳۸۴ تیر ۳۱, جمعه

خواب الود

یک روز با سکوت اغاز شد روزی که در پهنای افق خورشیدش چیزی به جز امواج دنباله دار ترنم حیات نبود ترسیده بودم که چرا تنها نشستم چون نفیر به من از اغازی از ترس و واهمه در قبال رشد میداد بزرگ تر میشدم و مجهول تر اما بی سایه و بی ریشه در هوای ان خورشیدی که روزها در مهتاب ما سیر در افاق میکرد

۱۳۸۴ تیر ۲۲, چهارشنبه

با سلام
سرزمین من اما سرد
تنها بی کس اما پر درد
دوستان و هم میهنان گرامی خوشبختانه مردم به خود دیدن که مسکوت مانندن یعنی مردن یهنی فاسد شدن لذا برخواستند حتی برای آقای گنجی هم که قبلا با این رژیم بوده و بعد چشمهایش را شسته نیز برخواستند و در مقابل استبداد برخواستند و فریاد زدند
من تقریبا ساعت 5:30 توانستم خودم را به روبروی درب دانشگاه برسانم اونجا پر از سکوتی مانوس بود که از وحشت نیروی انتظامی با اون باتوم های مشکی نفیر استبداد را میزد
و بجای اسم روی پلاک روی لباسشون یه کد رمز به زبان انگلیسی مشخصا جالبی بود که عموما بر روی درجه های سرگرد و سرهنگ ها مشخص تر بودند . مثا همیشه دونوع لباس شخصی در بین مردم مشهود بودند یکی از اونها با اون قیافه های نامیزون از لحاظ ظاهر که نشان میداد فقط راه سید علی کجاست
و نیروهای لباس شخصی که با نیروی های انتظامی بودند و خود را به عنوان نیروهای نامحسوس در بین مردم غرق کرده بودند اما با اون ته ریشها و یا اون ریشهای انکارد شده مشخص است اما بگذریم تا ببینیم چرا جلوی درب دانشگاه سکوت است چون اونجا اشغال شده دشمنان لباس شفید برادان نیروی انتظامی و اون سری از نیوهایی که به عنوان پاسدار با لباسهای سرمه ای در اونجا با باتوم پر بودند
به خودم میاییم میشنوم که صدای مردم که دارند دست میزنند و شعار میدهند مسیرم را برایم مشخص میکند میروم به سمت میدان بله مردم به علت متفرق شدن دارند به سمت میدان میروند مردم دارند شعار میدهند و نیروی انتظامی میردم را به حرکت مجبور میکنند به سمت جلو تا از حریم درب دانشگاه دور شوند چون رفتند به داخل دانشگاه یعنی 18 تیر دیگر و خیلی زیبا این سنگر را از مردم میگیرند
یواش یواش مردم پر تر میشند و سرود یار دبستانی برای همه نشان از شعف پیروزی میاورد زم زمه ها بلند تر میشود تا اینکه نیروی انتظامی به سمت صفوف مردم حمله میکنند و یه دسته از نیروهای انتظامی بین مردم میافتند و مردم به صورتی جالب از یک سمت مشغول هو کردن و از سمت دیگر شعار دادن میکنند که این باعث میشود نیروی انتظامی عزم بر متفرق کردن کلی مردم مشغول شود
دیگه روبروی سینما بهمن بودیم که نیروی انتضامی مردم را با باتون میریزند توی پیاده روی بعد پیاده را را میبند تا مردم تکه تکه شوند و بعد پذرایی من در این جا بود که داشتم با دوربین مبایلم عکس میگرفتم که یکی از نیروهای لباس شخصی نیروی انتظامی فریاد زد این رو دور بین رو از دستش بگیرد داره عکس میگره که یهوی چهار پنج نفر ریختند در ورم تا بخواهم فرار کنم در دست اونها بودم که مردم یورش اوردند من را ازاد کردند اما دوباره من را گرفتند به سمت شرق میدان اوردن که دوباره مردم چه زن و چی مرد دوباره من رئو ازاد گردند و من را فراری دادند من که دیگه مشخص شده بودم مجبور شدم محل را ترک کنم اما چند تا از اون عکس ها را برایتون میفرستم امید وارم این را بدون طبق قانون اساسی این نظام دیکتاتوری مردم میتوانند تجمع کنند بدون اسلحه و بدون اینکه اهانت کنند به دین اسلام و از اون ور هم وزارت کشور این تجمع را غیر قانونی خوانده خوبه ببینید منا توی چه چنگی زندگی میکنیم و فرمانده نیروی انتظامی نیز با حرکت امروزش نمره بیستشو ار رهبر خواهد گرفت و فردا هم حتما جناب ریس جمهور به ایشان نشان لیاقت میدهند (این امر بر عهده ریس جمهور است طبق قانون اساسی)
به امید ازادی
عصاری

۱۳۸۴ تیر ۱۵, چهارشنبه

Plz see this text with "view/encoding/unicode
سلام دوستان
امروز هم مانند دیگر روزها به پایان رسید و من و شما دوباره در خیالاتی که ما را به افقهای روشن ختم میکند غرق هستیم و دنبال او عبا به دوشی میکردیم که ما را به سرمنزل حقیقت و آزادی برساند اما چه خوابی و چه رویای زیبایی
پس فردا هیچدهم تیر ماه است روزی که مردم فکر میکنند مردم دوباره شاید ازادی بیابند و در کویی که دژخیمان در اون منزل کرده بیرون رانده شود اما دوباره موهومات و دوباره دوباره های تکراری
نمیدونم که چرا کسی نیست که جرعت داشته باشد و بخواهد از حقی و حقیقتی که همواره در ذهنش از وجودش میسازد دفاع کند و بلند فریاد بزند .
میدونید ما مردمی داریم سحر شده حتی به بلند ترین فریاد هم بیدار شدنشون با هزار شاید و اما است دیگر حتی حسی برای بیدار شدن از این روزهای باری اونها هم ارزویی شده دست نیافتنی اما چرا
شاید این ارمغانی باشد که هممیهنانمان در خارج از این دایره برایمان ساختن و ما را به زمان موعود وصل میکنند و ما را در زمان محصور
کسی نیست بپرسد از خودش ، باید بودن را ثابت کرد باید فریاد کرد تا فهمیده شود باید اعتراض خود را با خاموشی نگوید این خاموش بودن در سنت ما یعنی موافق بودن یعنی مسکوت بود با میل مثبت اما تا کی؟
این حرف من از این نیست که سیرم یا گرسنه این حرف کسی است که میخواهد مانند کسان دیگر نباشد میخواهد بودنش را به اثبات برساند تا برای بودنش نرود به بینگ بنگ بزرگ و یا اسلام و هر کیش و اینی که شاید در اون جوابی برای بودنش بیابد
بیدار شوید تا اگر فرزندتان از شما پرسید برای خودتان هیچ و برای ما هم هیچ کاری نکردید مغموم نکردید
از خودتان بپرسید که ایا شنیدید و ایا میخواهید دوباره سکوت کنید؟؟
اگر پاسختان منفی نیست جواب بدهید و اگر میخواهید بخوابید دیگر نه بوفی است نه آن هزاردستان
عصاری

۱۳۸۴ تیر ۱۱, شنبه

FOR SEE THIS TEXT PLZ
VIWE/ENCODING/UNICODE

اگر چه در سرزمینی به وسعت یک تاریخ زندگی میکنیم اما در دیوارهای محصور شده بی عدالتی اون همواره زندانی هستیم.
میداینم که بیست و اندی سال است که مردمان انقلاب کردند برای رسیدن به آزادی برای رسیدن به حیات برای رسیدن به حقوق مشروع خود اما متاسفانه با قدرت گرفتن یک گروه خاص این جهت گیری صرفه خاص گروهی شده که چیزی را از سابق برای مردم تغییر نداده به جز اسم پادشاهان و حکمفرمایان راو البته پس رفت همان آزادی وحقوق اندک
اگر مروری بر قانون اساسی که در این دروان شکل گرفته نظری بی اندازیم خواهیم فهمید سرزمینی که در اون هستیم به چه اندازه ای کوچک و بسته است لذا گوشه های ان را برای شما این جا مینویسم تا شاید کمکی شود برای پیدا کردن جایگاه حقیقیمان

اولین بحثی که میبایست به اون توجه کرد مردم ایران در تاریخ دهم ویازدهم فروردین یک هراز و سیصدو
پنجاه وهشت به اکثریت کلیه کسانی که حق رای داشتند به جمهوری اسلامی رای موافق دادند!!
به جمهوری اسلامی نه نئو فئودالی مذهبی که در اون پادشاهی وجود دارد که به جای اینکه به او شاه بنامیم به او رهبر میگوییم و با اختیارات بیشتر از یک امپراطور مستبد ؟!

اصل اول
حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران ،بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل و قران ،در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید حضرت ایت الله العظمی امام خمینی ، در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین یک هزارو سیصد و پنجاه و هشت برابر با اول و دوم جمادی الاولی سال یک هزارو سیصدو نود نه هجری قمری با اکثریت 98.8% کلیه ء کسانی که حق رای داشتند به ان رای مثبت دادند

نکته ریزی که در این جا مشهود است ملت ایران به چه چیزی رای دادند حکومت جمهوری ایران یا حکومتی که جمهوری در اون تحت سیتره رهبری است که هیچگون در حدود اون نمیشود دخل و خرجی داشت؟


در این ساختار بعد از رهبر سه قوا وجود دارد که مجریه و مقننه و قضایه هستند که جای دارد به تفسیر به حدود انها بپردازیم
یک- قوه مقننه:
اصل هفتادو یکم

مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی میتواند قانون وضع کند

اصل هفتاد ودوم
مجلس شورای اسلامی نمیتواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهبی رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد.تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نود و شش آمده است بر عهده شورای نگهبان است

(اصل نود ششم
تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهدهء اکثریت همهء اعضای شورای نگهبان است.)

اصل هفتادوسوم
شرح و تفصیرقوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است .مفاد این اصل مانع از تفسیری که دادرسان ،در مقام تمیز حق،از قوانین میکنند نیست.

اصل هفتادو ششم
مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمامی امور کشور را دارد

در مورد شرایط انتخاب این مجلس

اصل شصت و دوم
مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به صورت مستقیم و با رای مخفی انتخاب میشوند تشکیل میگردد.شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و کیفیت انتخاب را قانون معین خواهد کرد.!!

شایان ذکر است شرایط انتخاب شوندگان را چه قانونی تعیین میکند که در اساس کنجانده نشده و در ایران امروز شرایط را بعد از گزینش و تایید صلاحیتی که شورای نگهبان بر عهده دارد معین میشود.

دوم- قوه مجریه
اصل یکصدو سیزده
پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوهء مجریه را در اموری که مستقیما به رهبری مربوط میشود،بر عهده دارد

( اصل یکصدو دهم
وظایف و اختیارات رهبر:
1- تعیین سیاست های کلی نظام جمهموری اسلامی ایران پس از مشروت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
2-نضارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام
3- فرمان همه پرسی
4- فرماندهی کل نیروهای مسلح
5- اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها
6- نصب و عزل و قبول استفای
الف- فقهای شورای نگهبان
ب- عالی ترین مقام قوه قضایه
ج- رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
د- رییس ستاد مشترک
ه- فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
و- فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی
7- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه
8- حل معضلاتنظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام
9- امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم،صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میاید فباید قبل از انتخاب به تایید شورای نگهبان و در دورهاول به تایید رهبری برسد
10 – عزل و رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظلیف قانونی ، یا رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت قانونی وی بر اساس اصل هشتادو نهم
11- عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضایه
رهبر میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.)

اصل یکصدو هیجده
مسولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نود ونهم بر شورای نگهبان است ولیقبل از تشکیل نخستین شورای نگهبان بر عهدهء انجمن نظارتی است که قانون تعیین میکند.

اصل یکصدو بیست دوم
رییس حمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی بر عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است

اصل یکصد و بیست سوم
رییس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضا کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد

فکر میکنم از این اوضاع خود نشان دادن شخصیت رییس جمهور باشد که باید چه کارهای را انجام ندهد و نخواهد داد

سوم- قوه قضایه

اصل یکصد و ششم
قوه قضاییه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است:
1- رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ،تعدیات،شکایات ،حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین میکند.
2- احیای حقوق عامه و کسترش عدل و آزادی های مشروع.
3- نظارت بر حسن اجرای قوانین.
4- کشف جرم و تعقیب مجازات تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام.
5- اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.

اصل یکصد و پنجاه و هفتم
به منظور انجام مسئولیت های قوه قضایه در کلیه امور قضای و اداری و اجرایی مقام رهبری یک نفر را برای مدت پنچ سال به عنوان رییس قوه قضاییه تعیین مینماید که عالی ترین مقام قوه قضایه است

اصل یکصد و پنجاه و هشتم
وظایف رییس قوه قضایه به شرح زیر است:
1- ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیتهای اصل یکصد و پنجاه ششم
2- تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی
3- استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل ماموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری طبق قانون



شورای نگهبان
اصل نود و یک
به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با انها شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود
1- شش نفر فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسایل روز انتخاب این عده با مقام رهبری است
2- شش نفر حقوق دان در رشتهای مختلف حقوقی از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله ریسس قوه قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند و با رای مجلس انتخاب میشوند

اصل نود دوم
اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب میشوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال نیمی از اعضای هر گروه به قید قرعه تغییر مییابند و اعضای تازه به جای انها انتخاب میشوند.

مجلس تشخیص مصلحت
اصل یکصد دوازهم
مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبهء مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تامین نکند و مشاوره در اموری که رهبری به آنها ارجاع میدهد و سایر وظایفی که دراین قانون ذکر شده به دستور رهبر تشکیل میشود.
اعضای ثابت و متغییر این مجمع را مقام رهبری تعیین مینماید
مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تایید مقام رهبری خواهد رسید



خود تا اینجا این نکته کاملا مشهود و مبرا است که که ما قانونی داریم به اندازه یک دایره حول یک نقطه استبدادی که در اون به جهت چرخش عقربه ساعت افراد و شرایط همدیگر را تصویب و همدیگر را اعیین میکنند و مردم بدون هیچگونه اجازه و حق در اطراف اون گردش میکند
البته شایان ذکر است که مجلس خبرگانی نیز وجود دراد که رهبر را تعیین میکند و بعد از انتخاب انها توسط شورای نگهبان نیز مشروعیت انها باید تعیین شود یعنی یک رهبر خود خوانهد خود را مصوب میکند شورای نکهبان را تعیین کمیکند شش نفر مستقیم و شش نفر را توسط ریسس قوه قضایه که قبلا تعیین کرده در ضمن بعد از تصویب نیز مجلسی که توسط شورای نگهبان تعیین شده نیز میبایست حالا شش نفر از اعضای شورای نگهبان را انتخاب کنندو بعدهم قسمت بعدی دایره که ریسس جمهور نام دارد که تقریبا بی اختیار است و دایره حول مسیر تعیین شده میچرخد و مردم با دلخوشی به اینده خود میاندیشند
ما کجای این داره هستیم داخل یا خارج؟
مورد احترام از احاظ حق رای یا نه ؟
ایا میخواهید بمانید تا ادامه مسیر را که ترسیم شده نیز ببینید؟

با احترام عصاری