۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

روزهای فراموش شده

یه روزهایی بودند که سرزمین من اینقدر خفقان نداشت حتی رهبر فرزانه دورغگوی اون هم اینقدر مستبدانه به مردمش ظلم نمیکرد اخه نامرد نالوطی خودش میدونست که یه چیزی یه کاری در حد همان عمر عاص در حق ملت کرده است و خودش را بازم به طریقی مدیون مردم میدونست اما این بی پدر و مادر ولی فقیه حاضر که انگار اصلا داره یواش یواش خودش را یکم از خود خدا جلو تر می اندازه و خودش را حاکم مطلق تمام چیزها میدوند و یوغ بندگی خودش را در گردن هر بنی بشری میاندازه تا به حرفها و عراجیفش چیزی جز تسبیح مگوییند اما ایا میشه همه مردم بازم خواب باشند و بازم خواب روزهای خوب افتابی را بببیند بدون اینکه بازم بخواهند خودشون دستشون را تا ته اسمان برسوند و ابرهای سیاه دورغ و نفرت این ادمها را پاک کنند
نمیدونم اما باور کنید تا پایاین دنیا یه وجب و تا پایان عمر دو وجب بیشتر نمانده فقط فرقش یه جرعه مشمیم ازادیست
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: