۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

حزب خواب

نمیدونم چرا چند روزه یه افکار پلید داره به ذهنم میرسه که خودم هم از بیانش ترس و واهمه دارم اما ادم باید دلش را دریا بکنه تا بتوانه با دریا زندگی کنه
ما توی این کشور زندگی میکنیم که خیلی ها همانند من شاید شما ، با این سیستم  با این رژیم مشکل دارید و به شکلی از اون تنفر یا اینکه مقبولتون نباشه و باز از ترس از دست دادن شغل یا نمیدونم مکان حالتون یا وجودتون ترس دارید به اذعان اون اما وقتی توی یه جا بحث میشه و یا اینکه میخواهید اظهار نظر کنند همانند یه انقلابی تمام عیار و روشنفکر میایید نفسیر میکنید
بگذریم چیزی که مهم است اینکه این کشور یه حسن داره اونهم اینکه زندان بسته  به اندازه حداکثر که یک سوم از جمعیت کشور را نداره زندان بسته را باید از این محدوده جغرافیایی که الان ما همه توش زندان هستیم را باید جدا بدانیم چون من شخصا این ایران را برای خودم با این شکل یه زندان میدانم که توش زندانی هستم بدون اجازه به حرف زدن بگذریم به حزب خواب برسیم حزبی که دوست دارم هر کسی را به طریقی و هر کسی را به درخوری وجودیش به اون دعوت کنم نه اینکه حاکمش من نوعی باشه یا شما هر کس از بابت مخالفت با این سیستم میبایست توش عضو باشه شرط لازم  برای عضویت نیز همین باشه که مخالفت با سیستم  به طور مثال میتواند این حرب به این شکل عمل کنه که توی زمان انتخابات به جای اینکه به کسی که توسط سیستم منتخب میشه تا ما ایرانیان محصور با بازی های سیاسی بخواهیم اون را از دیگر رقبای خوش خطو خالش تفکیک بدیدهم و به اون رای بدهیم بیاییم به طور مشخص توی رای اسم خزب خواب را بنویسم تا به قول لنین  اثر یه رای از اثر یه گلوله بیشتر را به تجربه به دست بیاریم مطمین باشید وقتی یک سوم از مردم به این شکل یا اینکه با رای ندادن به این شکل به سیستم حمله کنند اونها نمیتواند زندانهای اوین و دیگر زندانهایشان را برای این همه ملت از خواب بیدار شده خالی کنند و اماده زندانی کردن باشد و مطمین باشید اثرش برای هر خواب زده ای نیز بی تاثیر نخواهد بود
لطف کنید به خودتون بیشتر بی اندیشید شاید بیدار شدن از پیوستن به حزب خواب موثر تر باشه اما عضویت در حزب خواب هم برای خواب زدگان الان یه پیروزی بی مثال است
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: