۱۳۸۵ دی ۱۰, یکشنبه

تاریخ مسکوت و خالق انسان


در اخرین ثانیه های سال دوهزار و شش هستیم و باز زمان بی توجه و بیرحم دارد از کنار ما عبور میکند اما میشود که اینبار نیزما اون را فراموش نکینم.
میدونید جرالد فورد و صدام حسین ویه وزیر بی نام ایرانی نیز جز اخرین همراهان این سال بودند که به ما باز ثابت بشودکه دم ما دم میگذرد حتی بی اثربودن و یا پر اثر بودن تو براون نمیتواند اون را از کاری که میخواهد به انجام برساند یعنی عبور باز دارد اما هر چه بود رفت و ما ماندیم با دوستان جدید با دستهای که هموراه ما بودند و حالا نیستند و یاد و خاطراتی که میتوانیست بهتر باشد اما نشد چون میگذرد بی رحم و بی توجه به من و تو
از این مسایل که میگذرد بدون اینکه من و را بیدار کند میخواستم توی سرزمینم از افکار ملولم بنویسم بدونم که هنوز ندونسته هایم بیشتر از اونقدر هست که میتوانم وسعتی برای اون تخمیل بزنم اما من زنده ام و باید بدونم که حد اقل چقدر نمیدونم چقدر باید برد بار باشم تا ندونسته هایم را تحمل کننده باشم تا عبوری که دارم شاید کمی پر رنگ تر باشد

بهتره بدونیم که "دین الهی ، مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتی اجرایی است که خداوند آن را برای هدایت بشر فرستاده است تا انسان در پرتوتعالیم آن هوا و هوس خود را کنترل وآزادی خود را تامین کند.
و دوباره بهتربدونیم که" خداوند از روی لطف و مهر ما را افرید برای هیچ !! چون او بی نیاز است چون او نیاز ندارد که با و یا بی وجود ما بتواند اون را بیابد و بیانجامد پس بهترین گزینه برای ثابت ما در نگاه میشود برای هیچ که ما هر چقدر هم بتوانی درک کنیم هر چقدر هم بتوانیم بلند بالا ببینم و رشد کنیم به این نکته که از ابد و تا ازل نگارش شده است که بی نیاز بودن خداوند دین های سامی است میرسیم به این هیچ؟ پس چرا باید برای حتی هیچ بینیازی دین اورد تا برای کنترل هوس برای رسیدن به حق ازادی و یا نیازهایی که این جهنم، جهنم ندیده را بهشت ساخت
بهشتی که مال انسانهای خدا زده بود و بعد خدای نامهربان بعد از خوردن سیبی رای به تبعید انسان به زمین داد مگر غیر از این بود که نباید کسی را به جرم پدر و ابای اون محکم نکند پس تبعید برای چه است ؟
چقدر تکرار حرفهای تکرای بی سبب میشود عامل ازرده شدن نگوییم تا نشونیم یا بگوییم تا فراموش کنیم از سجدگاه بگوییم یا خانه خدایی که از بعد بت خانه ها ساخته شد یا از تکرار سنگهایی که شیطان را میکشد تا سببی برای گمراهی معصومان نگردد نه عوام یا اینکه تکراری است برای هیچ دوباره؟
میدانید از شکر گزاری اجنه یا از ملائک بشنویم یا اینکه از تکوین بشنویم از خدایی بشنویم که از زمانی امده که نه کران بود نه بی کران یا اینکه از خدایی بگوییم که طی هفت روز افرید از چه؟
نمیگوییم کافرم به خدا میگوییم خدا ما خدایی است که به من و تو و همه مسولیتی داده که به دنبال اندیشه باشیم و به دنبال هدفی که میبایست به پیماییم تا به ارزش مند بودن زندگی خود پی ببریم به اسایش برسیم که با تعالی شدن بعد انسانی ثابت میشود برای هر کس در هرمقامی به طریقی نه گرفته شده از پدری برای پسری تا برای ایینده ای چون تعالی شدن هر بعد بی سبب از اندیشه مند بودن نمیتواند باشد سعی در جد برنده است یا سعی در سیر مسیر؟
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: