۱۳۸۷ مرداد ۱۰, پنجشنبه

بیخیالش

هی نشین غصه نخور، که رفته که رفته

دل از عاشقی نبر، رفته که رفته

اگر عاشق تو بود تنها نمیرفت

شده پا با پات میسوخت اما نمیرفت

بیخیالش مگر چند سال تو جوانی

بیخیالش مگر چند سال تو میمنی

بیخیالش این ها رسم روزگاره

همهشون کار خداست حکمتی داره

یاد حرفهای قشنگش میدونم واسط غدابه

دل تو خیلی گرفته حالا هم روزت خرابه

اون که رفته خیلی وقته خبری از تو نداره

اون یه ابرپر غباره گاهی وقت ها نمیباره

دیگه تنها شدی و سکوت تو پر از غمه

همه عالم و ادم واسه تو جهنمم

همه عالم و ادم واسه تو جهنمم

اون که رفته دیگه رفته دیگه برگشتی نداره

اگر دوستت داشت دیگه نمیرفت دیگه تنهایی دوباره
(فکر میکنم یکی از شعرهای ترانه های خونده شده توسط رازع میباشد)

هیچ نظری موجود نیست: