۱۳۸۴ خرداد ۲۸, شنبه

ستارهای شب دوباره پیداشند تا از سکوت و تاریکی شب برایمان اواز همیشه گی را بخوانند تا اگر شاید از این سکوت کسی بیدار شد فریاد رسی باشد تا دعای عاقبت بخیری برای او خوانده شود
خوب این بار با این سخن صحبتی را شروع کردیم تا همواره در لرزشی که در درونمان میباشدرا یاد اوری
میکند را یاد اوری کرده باشیم
چند روز قبل با یکی از دوستانم که در دبی زندگی میکند و البته اصلییتش هندی هست در مورد سوال همیشه کی یعنی هدف از خلقت با هم صحبت میکردیم و میخواستم نظر ایشاد را در این مورد بدانم البته ایشان مسلمان نبودند
ایشان در مورد چیزی صحبت میکرد که تا حدو دی انسان را در مصدر تفکر مغموم میکرد ایشان در مورد یک سیکا و یک مدار صحبت میکرد که انسان یک کوشه ای از ان است و باید در حرکت در میامد تا این مدار را کامل میکرد در صورتی که اگر شاید هم از بین میرفت دوباره نمی توانست این سیستم را نابود کند
اجازه بدهید باز تر صحبت کنم
ایشان از سونامی یاد کرد و گفت میدانید که در اون واقع حتی یک حیوان نیز نمود الا انهایی که مبحوس بودند این یعنی چه؟
بیشتر از اینکه انها خیلی دانا تر ما هستند ؟
اونها حتی میتواند افکار و عکس العملهای ما را درک و زود تر از بروز اون انها را درک کنند/.
مقوله جالبی است که ما تازه داریم با تمام امکاناتی که داریم در سدد یافتند درون انهایی هستیم که اونها بدون هیچ به ما و درونمان پی بردند واقعا در خیلی از موارد ما اسیر اونهایی و یا اونها اسیر ما؟
وبعد درباره دایناسورها حیواناتی که خیلی قبل تر از ما میزیستند و هیچ گاه ثابت نشده که انسانها در ان زمان میزیستند یعنی اونها قبل تر از ما امدند و رفتند و همانطوری که ما بعد ها امدیم یعنی ما یک جزی از این مجمعه برزگ هستیم که میبایست باشیم و ادامه بدهین بدون اینکه در کل بتوانیم دخالتی داشته باشیم

تا اینجا سعی کردم صحبتهای جناب وینه که دوست من بود بنویسم خوب در این واسطه ما مییابیم که پس قبل از ما بودند و قبل از ما حرکتی بوده و ادامه داشته و ما شاید یک دوره از سیکل اون باشیم برای بودن و نبودن ما هیچ نیست
باید دوباره چشم را شست و با دستهای نو دست بر چشم کشید تا غبارهای کهنه را کنار زد با راههای نو دریافت وجودی را در همواره در پشت ماسک هزار دستان پنهان است
عصاری

هیچ نظری موجود نیست: