۱۳۸۶ آبان ۲۱, دوشنبه

خدا پرستی

خدا را در پستوی خانه باید نهان کرد خدا دل را در دل نباید با بی کسان رها کرد و خدا را برای اعتدال دل میبایست پرستش کرد و خدا را بی دل نباید؛ خدا خدا کرد
دنبال خدای خود میکشتم از اسمان به زمین و از زمین به اسمان هر چی میکردم نزدیک میشودم اما به نزدیک ترین فاصله بین ندانستن و خیلی ماندن به بیشتر نداستن کاش میشد رنگ دونسته هایم را سفید کنم و نداسته های را سیاه که هر باری که چشم به اسمان تاریک میانداختم از عمق فاجعه بین خودم و نداسته های که همراه با گول زدن خودم برای سیرش میپیماییم برسم ای خدا !!کجاییم من غریب نیست مستجاب دعای من اما غافل بودن ایا است حدیث من؟

گذشت ایام خوش و رسید ایام ندبیر به افکار کشیدن رسیدم به خود دباره نگریستند و دوباره با هر بار دیگر تحکیم به تقدیر زدن
کاش این بار اون سرزیمن من و تو نباشد ماواری این دل بی خبران این استقامت نیست این سقوط در هجرت ماکیان به سرزمین دور دست خدا یا است و بس ؟ اما بدون من و به دنبال حرفهای من! عصاری

هیچ نظری موجود نیست: