۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه

اف لاینهای دوستانم

صفای ما پا برهنه ها می دونی چیه؟ اینه که ریگی به کفشمون نیست

اگر حلقه عشق از طلاست ، حلقه دوست از وفاست

روباهي به زاغي گفت: جوون، چه سري، چه دمي، عجب پايي؟ زاغ عصباني شد و گفت: بي‌تربيت! خجالت بكش. اون موقع من كلاس اول بودم. حالا شوهر دارم

ايرانيها ميگن : از دل برود هر آنکه از ديده برفت .. اما فرانسويها ميگن: به قلب ما نزديک است آن کس که از چشم هاي ما دور است

اگر قادر نيستي خود را بالا ببري همانند سيب باش تا با افتادنت انديشه اي را بالا ببري
محبت مثل يه سکه ميمونه که اگه بيفته تو قلک قلبت ديگه نميشه درش آورد اگر هم بخواي درش بياري بايد اونو بشکني

مردم به همان اندازه خوشبخت اند كه خودشان تصميم ميگيرند. خوشبختي به سراغ كسي ميرود كه فرصت انديشيدن در مورد بدبختي را نداشته باشد.

دريا باش كه اگر كسي سنگي به سويت پرتاب كرد سنگ غرق شود نه آنكه تو متلاطم شوي

انسان مي تواند همچون كرمي باشد كه نهايت آرزويش ساختن خانه اي درلجن است ويا چون پرنده اي كه به هنگام غروب آفتاب بر روي گندمزاري به سوي خورشيد پر كشد تا چه بخواهد

همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد

به مناسبت هم زمان شدن دهه فجر و روز ولنتاين عروسک امام خميني به بازار اومد

هرگاه قوانين پيچيده به نام دين و مذهب به انسان تحميل گردد و فرهنگ ضد لذت و شادي را حاکم سازد انسان به بيراهه و فرار از قيد و بندها روي مي آورد چون بشر خواهان آزاديست و آنرا به هر قيمتي که باشد به دست مي آورد. افلاطون

هیچ نظری موجود نیست: